علمی، سیاسی، فرهنگی ،اجتماعی....خدمات و توسعه فناوری; اطلاعات

چه بگویم .................

بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست

آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب

در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد

بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست

بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است

مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

باز می پرسمت از مسئله دوری وعشق

  سکوت تو جواب همه مسئله هاست

 


یا صاحب الزمان ادرکنی

شب هنگام،
خیالت را سخت می گیرم در آغوش
تا،
بگیرند خوابهایم رنگ و بوی تو
رنگ و بوی عشق و مستی
رنگ و بوی شور و هستی
لبریز است ازمژه های نیزه گون تو
من در آفاق خیال
پرم از پر پرواز
پر می کشم به سوی تو
تامعنا کنم هستی رابه بوی تو
آری
من درآغوش خیال
ره می جویم به سوی تو


اسکار غرب به ما................

در هفته گذشته با خبر شدیم که فیلم آقای اصغر فرهادی با عنوان «جدایی نادر از سیمین» برنده اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد.

خیلی ها این رویداد را به یکدیگر تبریک گفتند اما این رخداد به جای اظهار خوشحالی، بیشتر مرا به فکر وا داشت...

اگر یک نگاهی به فیلم های ایرانی که موفق به اخذ جایزه در جشنواره های خارجی شدند بیاندازیم می بینیم که غالباً بر محوریت دو موضوع ساخته شده اند: یکی بی فرهنگ و فقیر نشان دادن مردم ایران و دیگری به سخره گرفتن مذهبی ها و یا نظام حاکم بر ایران.

دلیل این امر هم تقریباً واضح است و هر کسی می تواند حدس بزند. تقریبا 90% رسانه ها و خبرگزاری های دنیا به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت سیطره دو تفکر آمریکا و اسرائیل است و همچنین مبرهن است که بزرگترین دشمن این کشور ها هم مشخصاً کشور ایران می‎باشد.

حالا بیایید با در نظر گرفتن این پیش فرض نگاهی کوتاه به فیلم «جدایی نادر از سیمین» بیاندازیم:
اول اینکه نام و موضوع فیلم در باره‎ی فروپاشی یک خانواده ایرانی است.

سیمین (لیلا حاتمی) که استاد دانشگاه می‎باشد، نماد یک زن روشن فکر ایرانی است که دوست ندارد دخترش در ایران و شرایطش بزرگ شود. نادر (پیمان معادی) حاضر به رفتن از ایران نیست و مهمترین دلیلش هم نگهداری از پدر پیر و فرتوتش می باشد.

پدر نادر در حقیقت نماد ایران و نظام حاکم بر آن است که شبیه به یک مرده متحرک می باشد، که در رابطه با این موضوع در ادامه هم اشاره‎هایی خواهیم داشت.

در این فیلم می بینیم حجت (شهاب حسینی) و راضیه (ساره بیات) که نماد دو انسان مذهبی هستند و دائما دم از قرآن و خدا و پیغمبر می‎زنند، اصلاً تعادل روحی و روانی ندارند!

 در ابتدای فیلم در یک سکانس تمسخر آمیز مشاهده می شود که راضیه که وظیفه‎ی پرستاری از پدر نادر را بر عهده گرفته برای عوض کردن شلوار نجس شده پیرمردِ فرتوتی که آلزایمر هم دارد، به دفتر مرجع تقلیدش زنگ می زند و سؤال می کند آیا این کار گناه است یا گناه نیست!؟

کلاً راضیه در طول فیلم پر استرس و کلافه و دائماً در قید و بند شرعیات است.

یک نکته‎ی قابل توجه در این فیلم علاقه‎ی آقای اصغر فرهادی به نشان دادن ماهواره در خانواده‎های روشن فکر ایرانی است. در صحنه ای که سیمین و نادر در آشپزخانه با هم بحث و جدل می کنند، یک دیش ماهواره در بالکن آشپزخانه به وضوح خود نمایی می‎کند، همچنین در سکانسی که نادر به منزل مادر سیمین آمده، یک نصاب ماهواره در خانه‎ی مادر سیمین (که زنی سالخورده و متشخص به نظر می رسد) در حال تنظیم شبکه های ماهواره می باشد.

در بین دیالوگهایی که در آشپزخانه بین نادر و سیمین رد و بدل می شود، نادر به سیمین می گوید: «تو عادت داری از مشکلات فرار کنی، نه اینکه حلشون کنی، به خاطر همین هم می خوای از کشور بری».

آری سیمین می خواهد از ایران رفته و به غرب پناه ببرد ولی نادر معتقد است که به جای رفتن از ایران و فرار کردن از مشکلات آن، باید در ایران ماند و آن را به تعالی غربی رساند. او به این پیر فرتوت دل بسته است و در فکر احیا و دمیدن روح غربی در کالبد آن می‎باشد.

حجت (شهاب حسینی) در یک سکانس در دادگاه می‎گوید که ده سال در یک کفاشی کار می‎کرده و حقش را خورده‎اند و پس از یک سال شکایت کردن و به این در و آن در زدن به هیچ نتیجه ای نمی‎رسد. در پایان فیلم هم سیمین و نادر، و حجت و راضیه بدون پیگیری شکایات خود در دادگاه و با توافق دو طرفه، سعی در حل مشکل دارند. خلاصه اینگونه به بیننده القا می‎شود که مراتب شکایت و دادگاه در ایران بی‎فایده است و به جز اتلاف وقت و هزینه چیزی دستگیر شهروندان نمی‎شود.

در پایان فیلم نیز راضیه که گفتیم نماد یک فرد مذهبی و پایبند به دستورات دینی است، در دو جای مختلف عنوان می‎کند که به خاطر این پول حرام را قبول نمی‎کند چون می‎ترسد بلایی سر دختر کوچکش بیاید (نه به خاطر خدا...!) و به نظر من این یعنی همه‎ی مذهبش کشک!

البته باید گفت که ویژگی های مثبت این فیلم از قبیل فیلمنامه‎ی منسجم، فیلمبرداری خوب، نقش آفرینی فوق العاده‎ی بازیگران و ...؛ غیر قابل انکار است. هدف بنده از این نقد این بود که بدانیم هالیوود فقط به دلیل کارگردانی و فیلمبرداری و فیلمنامه و ... به فیلم های ایرانی جایزه نمی‎دهد بلکه بیشتر به آن دو محور اشاره شده در ابتدای این مقاله توجه دارد. دیگر هدف بنده نیز این بود که بگویم باید سعی کنیم قدرت تجزیه و تحلیل خود را در نگاه به رویدادهای پیرامونمان افزایش دهیم.

در پایان باید عرض کنم که این نقد کوتاه کاملاً اظهار نظر شخصی اینجانب می باشد و از جایی اقتباس نشده .


بیشرفتهای انقلاب اسلامی (1)

این سوال در ذهن خیلی از افراد تداعی می شود که ایران تا کنون در زمینه های فرهنگی، سیاسی و حتی جهانی نسبت به دوران قبل از انقلاب چه پیشرفت هایی داشته و خیلی می پرسند آیا پیشرفتی داشته یا خیر؟

پیرامون توسعه یا عدم توسعه ایران اسلامی بعد از انقلاب اسلامی ابتدا مقدمه ای ذکر شود و آنگاه باارائه آمارهایی که در این زمینه وجود دارد میزان توسعه یافتگی کشور مورد برررسی قرار گیرد : پاسخ: مقدمه: نباید از خاطر دور داشت که امروزه بحث توسعه از دغدغه های جدی بشر امروز بوده و جامعه بشری مرتبا در راه تحقق هر چه بیشترو همه جانبه آن گام بر داشته که گاه این مهم به نفع و گاه بر ضرر جوامع انسانی بکار می رود و طبعا آنچه محل بحث ما است همان قسم اول می باشد به این که ما باید از توسعه ای سخن بگوییم که در تلاش برای تامین منافع حداکثری انسانیت باشد نه در پی برآوردن خواسته ای اقلیت های زیاده طلب در دنیا.به عبارتی ضرورت دارد تا چیزی حمایت و ترویج شود که محور آن انسانیت باشد و نه هواهای نفسانی عده­ای اندک از کسانی که در پی فرصت طلبی و سود جوئی از این موضوع می باشند. تعریف توسعه: هر چند از واژه توسعه که خواستگاه آن غرب بوده و از آن به((Development یاد شده که در لغت به معنای رشد،ترقی،پیشرفت و غیره آمده است تعاریف مختلفی در معنای اصطلاحی بیان شده ولی در این جا به ذکر تعریفی که هدف همه این تعاریف می باشد بسنده می کنیم.

 جناب آقای دکتر نجف لک زایی در تعریفی کلی از این لغت چنین بیان می دارد: توسعه یعنی حرکت از وضع نامطلوب موجود به سمت وضع مطلوب.(سیره پیامبر اعظم درگذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی ص 56 ) انواع توسعه: از تعریف توسعه که بگذریم سخن در این است که باید دید اصولا چند نوع توسعه ممکن در زندگی بشر امروزی اتفاق بیافتد و به عبارتی چه اقسامی از توسعه برای زندگی او ضروری می نماید.از این رو می توان این مهم را سه نوع کلی و اساسی دانست که ذیلا اجمالا به آن اشاره می شود.

 1: اقتصادی یکی از مصادیق مهمی که کارشناسان برای موضوع توسعه ذکر می کنند بحث حرکت به سمت اقتصاد مطلوب می باشد تا از این طریق بدرستی به نیازهای مادی بشر پاسخ داده شود. در دنیای امروز نیز در اغلب موارد وقتی سخن از توسعه به میان می آید بر این قسم تکیه و تاکید می شود و بیشترین توجهات را به سمت خود جلب می کند.

 2: فرهنگی از جمله عرصه هایی که می توان از آن بعنوان متعلق توسعه یاد کرد عرصه فرهنگ می باشد که از قدیم الایام در تمام زمان ها و زمین ها در محرومیت و مظلومیت بسر برده و مردمان تمام جوامع به آن کم توجهی کرده اند(و امروزه نیز چنین است) در حالی که این حوزه مهم ترین بخش هر جامعه را شکل داده و از حساسیتی بس بالا و والا برخوردار می باشد.

 3: سیاسی : دنیای سیاست نیز از دسترس توسعه بدور نبوده بطوری که امروزه در سیاست نیز به این موضوع توجه ویژه ای صورت می گیرد تا بر اساس آن بتوانند سیاست های جهانی را به هم نزدیک تر و از این رهگذر روابط میان دولت ها و ملت ها را قدری تسهیل نمایند. ابزارهای توسعه: تحقق توسعه طبعا ابزارها و امکانات خاصی می طلبد که اگر این ابزارها وجود داشته باشند این امر رخ داده و گرنه چنین اتفاقی نخواهد افتاد.ما در این مجال کوتاه به بررسی برخی از این ابزارهای مشترک در همه انواع توسعه بصورت مختصر می پردازیم. 1: سرمایه سرمایه که در هر زمینه و برای شروع در هر امری نقشی حیاتی را بعهده داشته و بی تردید بدون آن گام از گام برداشته نخواهد شد؛در امر توسعه نیز این گونه است که الزاما برای تحرک و رسیدن به شرائط ایده آل،باید از این مهم بهره جسته شود.لذا ما در دنیای امروز شاهد این هستیم که کشورهایی که از این ابزار مهم بیشتر برخوردارند از توسعه بیشتری نیز بهره می برند. 2: نیروی کار نیروی کار که در واقع بخش سخت افزار هر عرصه ای را شکل می دهد و بدون آن هیچ چیز قابل پیاده سازی و تحقق نخواهد بود در توسعه از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد بطوری که می توان گفت اساسا بدون آن،هیچ گونه توسعه ای اتفاق نخواهد افتاد. 3: برنامه ریزی از جمله مصادیق بخش نرم در هر توسعه در حقیقت همان برنامه ریزی(Planing) درست و اصولی بر اساس داشته های واقعی هر جامعه می باشد تا در نهایت آنچه رخ می نماید بدرستی و بموقع اتفاق بیافتد: حال که به اصل پاسخ رسیدیم می توان از ابعاد مختلف به بحث نشست که ذیلا به آن اشاره می شود. اولا: باید دید که منظور از توسعه یافتگی کدام بعد از توسعه می باشد؟اگر ابعاد تکنولوژیکی،اقتصادی،صنعتی و... منظور است که باید گفت در برخی از این موارد ایران هم طراز و هم سطح کشورهای آمریکا،فرانسه و... نمی باشد.اما اگر منظور توسعه سیاسی و یا فرهنگی باشد که باید اعتراف کرد که در این دو بعد از توسعه،ایران گاه هم طراز و گاه نیز جلوتر از این کشورها گام برداشته که این خود نوید خوبی برای آینده این مملکت خواهد بود. حال سخن در این است که اگر در ابعادی همچون اقتصاد،تکنولوژی و... اعتقاد بر عدم توسعه یافتگی ایران است باید ببینیم که موانع توسعه یافتگی در ایران چیست؟لذا ما در این جا به بررسی و تحلیل برخی از این موانع در ابعاد داخلی و خارجی می پردازیم. الف: داخلی بدون شک یکی از موانع توسعه یافتگی در ایران،به مسائل داخلی بر می گردد به این که نقش آنچه در داخل ایران رخ داده است را نباید از نظر دور داشت.لذا ما در این جا به اختصار به برخی از این موانع اشاره می کنیم. 1: موانع تاریخی از زمره موانع می توان به موانع تاریخی توجه نمود که ایران در طول تاریخ خود به آن دچار بوده است از جمله: الف: وقوع جنگ های ویرانگری همچون حمله مغولان ، روسها ، انگلیسیها و... به ایران.(فرهنگ و تمدن اسلامی ص 139) ب: ضعف و سستی حاکمان بویژه در عصر قاجار که انسان های خوش گذران بوده و کشور و امکانات آن را مرتبا به دشمنان تقدیم می کردند. 2: تشتت مردم و مسولان عدم هماهنگی حاکمان با مردم به این که در طول تاریخ ایران همواره دسته ای که بر امور کشور حکومت می کردند از مردم جدا بوده و طبعا مردم نیز با آنان همراهی نداشتند و در پیشبرد کشور سهمی نداشتند. 3:اختلافات قومی از جمله موانع بر سر راه توسعه ایران،وجود برخی تفکرات قومی و قبیله ای بوده که در بخش هایی از کشور که در حقیقت مردمان،تنها به منافع خود و قبیله خود اندیشیده و چه بسا درگیری هایی نیز در این میان بروز می نموده است که بخشی از توان و فرصت های کشور خرج آن می شده است که در نهایت نیز هیچ سودی به حال مردم نداشته و تنها خرابی به بار می آورده است. 4:سیاسی یکی دیگر از موانع در راه توسعه ایران همان مانع سیاسی بوده است که قبل از انقلاب وجود داشت به این که دشمنان این مملکت که منافع خود را از توسعه ایران در خطر می دیدند نمی توانستند با رخ داد توسعه به آن منافع لطمه ای وارد آورند لذا در این که ایران هم بخواهد و یا این که بتواند در راه رشد خود گام بردارد کارشکنی ودست اندازی کرده و نگذاشتند این امر تحقق یابد.علاوه این که بسیاری از مباحثی که در راستای مسایل سیاسی موثر می افتاد در بیرون از این کشور طرح ریزی می شد که اصولا دست حاکمان از آن بدور بوده و طبعا در این جهت بگونه­ای برنامه ریزی صورت می­گرفت که ایران و مردمان آن همواره ذلیل و نیازمند دیگران باشند تا این که خود نتوانند برای منافع خود اقدامی نمایند. 5:مدیریتی از دیگر موانعی که می توان در راه توسعه ایران از آن یاد نمود این است که پیش از انقلاب در این مملکت،مدیریتی کارآمد وجود نداشت تا این که بتوان از تمام فرصت ها و امکانات بدرستی بهره گرفته و در راه توسعه یافتگی ایران گام برداشت. 6: فرهنگی در زمره موانع عدم توسعه یافتگی ایران،مانع فرهنگی را نباید از خاطر دور داشت به این که در دورن مرزها آنگونه وانمود شده بودکه ایرانی نمی تواند خودش کاری از پیش برده و برای آینده و رشد و توسعه خود گامی بردارد.به عبارتی دشمنان در یک برنامه هدفمند،در ایران(شاهنشاهی)کوشیدند تا مردمان ایران را نسبت به توان و استعدادشان بی اعتماد سازند تا از این رهگذر بتوانند علاوه بر تامین منافع نامشروع خود،این کشور را همچنان از قافله توسعه عقب نگه دارند که ظلمی نابخشودنی بوده و همیشه ایام مورد لعن نسل های مختلف خواهند بود. ب: خارجی از موانع داخلی توسعه یافتگی ایران که بگذریم نقش موانع خارجی نیز در این میان امری قطعی و غیر قابل انکار می نماید که ما در این مجال کوتاه به ذکر برخی از این موانع بسنده خواهیم کرد. 1:حضور بیگانگان کشور ما بر اساس گواهی تاریخ،از جمله کشورهایی است که از دوران های دور با حضور بیگانگان در درون مرزهای مادی و سیاسی دست به گریبان بوده وهمواره این قدرت های خارجی بوده اند که برای این مملکت برنامه ریزی و آن را بر اساس خواسته های خود اداره می­کرده­اند. از این رو می­توان حضور بیگانگان(تحت هر عنوانی که بوده است)را یکی از موانع توسعه ایران دانست که این امر با انقلاب اسلامی بکلی از میان رفته و دستان نامشروع آنان از این کشور قطع گردید. 2:استعمار قدرت های بزرگ یکی از بهانه هایی که قدرت های بزرگ را بر آن می داشت تا این که وارد دیگر سرزمین ها از جمله ایران شوند موضوع استعمار(و یا همان به اصطلاح عمران و آبادانی کشورهای هدف)بوده است به این که کشورهایی همچون آمریکا،انگلیس،فرانسه و... که خوی سلطه­گری داشتند به این بهانه به دیگر کشورها وارد شده و به جای آباد سازی آنها اقدام به خرابی و به عبارتی از بین بردن و نابود سازی می­کردند. بنابراین کشور ما که سابقه طولانی در ورود مغرضانه قدرت های بزرگ دارد بخاطر نابود سازی منابع آن از سوی این قدرت ها و به عبارتی بدلیل استثماری که آنان نسبت به ایران روا داشتند نتوانست در راه توسعه خودگام بردارد و این خود مانعی بزرگ در این راه شد. 3: انواع تحریم ها از جمله موانعی که در راه توسعه ایران،(پس از انقلاب وجود داشته است)تحریم هایی است که دشمنان قسم خورده ما در پی کوتاه شدن دست آنان از منافع ملت ایران،علیه مملکت ما وضع کرده و اجرا نمودند بگونه ای که این تحریم ها همچنان و پس از گذشت سی سال،روز افزون گشته و در تقابل با خواسته های بحق جامعه جهانی قرار دارد. ثانیا:نباید از نظر دور داشت که آنچه به عنوان توسعه صنعتی،اقتصادی،تکنولوژی و... در غرب اتفاق افتاده است معلول چند علت می باشد: 1: قرنها کار و آزمون و خطا دنیای غرب در پی قرن ها تلاش و زحمت و پشت سرنهادن آزمون هاو خطاهای گوناگون توانسته است به این توان و توسعه دست یابد که امروز شاهد آن هستیم.لذا ایران فعلی را نمی توان با این پیشینه دراز،مورد مقایسه و سنجه قرار داد چرا که تلاش های ایران تنها 30 سال پس از انقلاب است که آغاز گردیده و در تلاش برای ورود به عرصه های توسعه یافتگی است که طبعا نتیجه آن را باید در آینده دید. 2:گذار از مشکلات و بحرانها اگر در غرب سخن از توسعه یافتگی است بدون تردید این مهم پس از عبور از مشکلات و بحران های مختلفی اتفاق افتاده است که غربی ها در طول این مسیر،آن را طی و پشت سر نهاده­اند.بنابراین بدست آوردن این توسعه به همین راحتی نمی تواند اتفاق بیافتد بلکه این موضوع یک فرایند پیچیده ای است که می باید درگذار از مقاطع مختلف حاصل آید و به تعبیری نتیجه بخش باشد. 3: استقلال مدیریتی از دیگر عوامل توسعه یافتگی در غرب،استقلال مدیریتی آن را می توان نام بردکه متاسفانه نظام مدیریتی قبل از انقلاب، مبتلا به وابستگی خاصی بوده که این خود همواره مانعی جدی و بزرگ بر راه توسعه یافتگی ملت ایران بوده است. 4: غارت منابع سایر ملت های جهان بی تردید غرب و غربی ها که سابقه درازی در استثمار دیگر ملل دنیا داشته و از قدیم الایام درپی بهره کشی های مختلف از آنان بوده اند در باب توسعه یافتگی خود نیز مرهون این می بعد از انقلاب اگر بخواهیم این شاخص ها را بر ایران بعد از انقلاب تطبیق کنیم باید بگوییم کشور ما که توانست پس از 2500 سال،از زیر یوغ ظلم های سلسله های ستم شاهی بیرون آمده و خواست تا طعم شیرین استقلال در مدیریت را چشیده و بر توان خود استوارگشته و از آن بهره جوید از نو و ابتدا تلاش برای رونق این آب و خاک آغاز و در این راه بر مشکلات و بحران های مختلف فایق آید و در یک کلام خود تصمیم گرفته وخود به اجرا بنهد تا کنون برای ساختن ایرانی سرآمد و توسعه یافته از هیچ تلاشی فرو گذار نشده ولی حقیقت این است که این تلاش ها نه تنها در 30 سال نمی تواند ثمر بخش باشد بلکه می باید در طی قرن ها شکل گرفته و آهسته آهسته به آنچه باید دست یافت. بنابراین باید اعتراف کرد که بر اساس حقایق آماری* و عملی موجود،در ایران پس از انقلاب،تلاش های بسیاری در زمینه های مختلف از جمله تکنولوژی،اقتصاد،انرژی هسته ای،سلول های بنیادی و... برای رشد و توسعه آغاز شده بطوری که می توان گفت انقلاب سرآغازی برای بازسازی و یا حتی ایجاد تمدن اسلامی گردیده و آینده خوبی به ما نوید می دهد که بی تردید همه ما باید در این راه کمک کار بوده و از هیچ حمایت و یا کمکی فرو گذار نکنیم. * در این جا توجه شما را به چند گزارش و حقیقت آماری جلب می کنم که گویای واقعیت مورد ادعا است. 1:رشد علمی وبگاه علمی تحلیلی ساینس متریکس که به تحلیل وارزیابی پیشرفت های علوم، فناوری و نوآوری اختصاص دارد، در مقاله ای با موضوع مرور تحلیلی رشد علم در 30 سال گذشته در کشورهای مختلف جهان پرداخته ونرخ رشد تولیدات علمی در ایران را 11 برابر نرخ متوسط رشد علم در جهان اعلام می دارد و ایران را دارای بالاترین رشد در میان همه کشورهای جهان مطرح می کند.(به نقل از سایت تحلیل گران تکنولوژی ایران) همچنین به گزارش باشگاه خبرنگاران،هفته نامه نیو ساینتیست در گزارشی نوشت : سال 2010 از لحاظ علمی متعلق به ایران می باشد. بر اساس این گزارش،یافته ها و داده های علمی در ایران یازده مرتبه سریعتر از دیگر کشور های جهان می باشد.براساس بررسی های صورت گرفته موارد منتشره و موفقیت های علمی در خاور میانه با رشد جالبی مواجه بوده است و در این بین ایران با رشد چهار برابری در صدر می باشد . اریک آرکامبولتف ،از کارشناسان موسسه تجزیه تحلیلی Science-Matrix واقع در مونترال کانادا راجع به رشد علمی ایران گفت :موفقیت و حجم انتشارات علمی ایران در زمینه های شیمی کانی،شیمی هسته ایی ،فیزیک هسته ایی و مهندسی هسته ایی بوده است .در زمینه مهندسی هسته ایی ایران رشد 250 مرتبه ایی سریعتر از دیگر نقاط جهان را داشته است.این در حالی است که تحقیقات پزشکی و کشاورزی نیز در این کشور رو به افزایش می باشند . 2: رشد اقتصادی : سایت ایران اکونومیست در گزارشی از بانک جهانی در ارتباط با رشد اقتصادی ایران می نویسد:« بانک جهانی در تازه ترین گزارش خود رشد اقتصادی ایران در سال 2009 را 3 درصد و رشد اقتصادی جهان در این سال را منفی 1.7 درصد پیش بینی کرد. بانک جهانی در تازه ترین گزارش خود موسوم به دورنمای اقتصادی جهان پیش بینی کرد رشد اقتصادی ایران در سال 2009 به 3 درصد خواهد رسید. در گزارش نوامبر 2008 این سازمان رشد اقتصادی ایران برای سال 2009 بالغ بر 3.5 درصد پیش بینی شده بود.بر اساس پیش بینی بانک جهانی رشد اقتصادی ایران در سال 2010 اندکی افزایش خواهد یافت و به 4 درصد خواهد رسید» این در حالی که در آن زمان بحران اقتصادی فزاینده ای دنیای غرب را فرا گرفته و آن را فلج کرده بود اما در ایران همچنان رشد اقتصادی رو به جلو بوده و از آن بحران،کمترین آسیب را دیده بود((پایان کد انتخابی)) 3 پیشرفت بر اساس شاخص توسعه انسانی سازمان ملل متحد : شاخص توسعه انسانی)HDI (، نام جدولی است تناسبی که در آن کشورهای جهان بر اساس فاکتورهایی از جمله درآمد سرانه واقعی، نرخ باسوادی، آموزش، بهداشت، تغذیه و نیز امید به زندگی (در بدو تولد) مورد مقایسه قرار می گیرند. شاخص توسعه انسانی از سال1991 میلادی توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد به مرحله اجرا گذاشته شد و از آن پس هر ساله فهرستی از کشورهای جهان را به ترتیب بالاترین تا پائین ترین رتبه ها را در مقایسه با نمودارها و کشورهای دیگر منتشر می کند. شاخص توسعه انسانی یکی از نمودارها و منابعی است که توسعه اقتصادی در کشورها و نحوه آن را نشان می دهد. شاخص توسعه انسانی به معنای رتبه بندی کشورها از نظر پیشرفتهای توسعه انسانی و متوسط آسودگیهای زندگی است. کشورهایی که در رده های بالای شاخص توسعه انسانی قرار دارند، کشورهای توسعه یافته و کشورهایی که در رده های پائین شاخص توسعه انسانی قرار دارند، کشورهای توسعه نیافته و عقب افتاده تری از نظر پیشرفتهای جهانی هستند. بر اساس تازه ترین گزارش سازمان ملل متحد، همزمان با بهبود امید به زندگی، کاهش فقر و ارتقای سطح آموزش، شاخص توسعه انسانی جمهوری اسلامی ایران با رشد 10 پله ای به رتبه 84 بین 179 کشور دنیا ارتقا پیدا کرده است. گزارش توسعه انسانی سال 2008 سازمان ملل که بهبود یافته گزارش توسعه انسانی سال گذشته (2008-2007) است و چندی پیش منتشر شد ، اعلام کرد: جمهوری اسلامی ایران که سال گذشته رتبه 94 شاخص توسعه انسانی )HDI( را بین 177 کشور دنیا کسب کرده بود، در گزارش امسال با 10 پله صعود در جایگاه 84 جهان بین 179 کشور قرار گرفته است که نشان دهنده بهبود رتبه ایران در توسعه است. ارتقای 10 رتبه ای ایران در شاخص توسعه انسانی بر اساس معیارهایی چون امید به زندگی، کیفیت نظام آموزشی، درآمد واقعی و سرانه درآمد ملی در سال 2006 میلادی ( سال 1385) محاسبه شده است و بر این اساس جمهوری اسلامی ایران در گزارش سال جاری میلادی از کشورهایی چون اردن، چین، گرانادا، تونس، فیجی، بلیز، ساموئا، سورینام، جمهوری دومینیکن و فیلیپین پیشی گرفته و جزء کشورهای توسعه انسانی متوسط قرار گرفته است. این گزارش حاکی است: ایران در شاخص توسعه انسانی سالهای 2007 و 2006 که مربوط به آمارهای سالهای 2005 (1384) و 2004 (1383) بوده است به ترتیب 2 و 3 پله ارتقا یافته بود. ارزش شاخص توسعه انسانی ایران که در سال گذشته 0.759 از یک بوده است، در گزارش سال جاری با 0.018 افزایش به 0.777 از ده رسید. گفتنی است جمهوری اسلامی ایران از نظر شاخص توسعه انسانی طی سه سال 15 رده صعود کرده و طی سال های پس از انقلاب نیز با 26 پله صعود مواجه شده و از رتبه 110 در سال 1979 به 84 در سال جاری میلادی ارتقا پیدا رده است. فقر درآمدی و انسانی کشورهای در حال توسعه از جمله موارد مهمی است که در گزارش توسعه انسانی مورد توجه قرار گرفته است و در این میان شاخص فقر انسانی (HPI)از اهمیت زیادی برخوردار است. بر اساس گزارش توسعه انسانی 2008 ، شاخص امید به زندگی در ایران در عدد 0.759 اعلام شد که در مقایسه با شاخص 0.754 سال گذشته افزایش نشان می دهد. سازمان ملل متحد با اعلام اینکه متوسط امید به زندگی در ایران در سال گذشته 70.2 سال بوده است، این رقم را در گزارش سال جاری 70.5 سال اعلام کرده است. بر اساس این گزارش، سرانه تولید ناخالص داخلی بر اساس شاخص برابری قدرت خرید 10 هزار و 31 دلار اعلام شد که در مقایسه با 7968 دلار سال گذشته رشد نشان می دهد. این گزارش با اعلام این که شاخص تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته 0.731 بوده است، این شاخص را در گزارش سال جاری 0.769 اعلام کرده است که بهبود داشته است. گزارش توسعه انسانی 2008 افزود: میزان فقر در ایران 12 درصد جمعیت اعلام شد که در مقایسه با 12.9 درصد سال گذشته 0.9 درصد کاهش نشان می دهد. ایران از نظر فقر بین 135 کشور در حال توسعه رتبه 51 را به خود اختصاص داد که در مقایسه با گزارش سال گذشته با رتبه 30 بین 108 کشور مقایسه ممکن نیست. گزارش توسعه انسانی 2008 نرخ باسوادی افراد بالای 15 سال را در کشور ما 84 درصد اعلام کرد که در مقایسه با رقم 82.4 درصد سال گذشته رشد نشان می دهد. این گزارش شاخص آموزش در کشور را نیز 0.804 اعلام کرد. براساس گزارش سازمان ملل، شاخص توسعه انسانی جمهوری اسلامی ایران طی 26 سال گذشته 0.218 ، طی 16 سال گذشته 0.107و طی شش سال گذشته 0.042 ارتقا پیدا کرده است.( منبع : روزنامه رسالت > شماره 6677) 4 – توسعه فرهنگی از طریق توسعه مطبوعات و نشریات : سال 58 که اولین سال پیروزی انقلاب اسلامی است، در مطبوعات کشور سالی استثنایی محسوب می شود . چرا که در این سال هم شماری بالا از نشریات تعطیل شده در سالهای پیش از انقلاب ، انتشار مجدد خود را آغاز کردند و هم تعداد قابل توجهی از گروههای سیاسی در فضای انقلاب پدید آمدند و یا اگر از قبل حیات مخفی داشتند، حیات علنی یافتند. غالب این گروهها دارای نشریه ای خاص بودند. بسیاری از این نشریات در قالب دقیق مطبوعات واقع نمی شوند. اما به هر حال در شمار نشریات آن سال بحساب آمده اند. طبعاً بسیاری از این نشریات که مجوز قانونی انتشار نداشتند و بعضاً وابستگی های آشکار به رژیم پهلوی داشتند . در سال 59 تعطیل شدند . با آغاز جنگ این روند تا حدودی تشدید شد به نحوی که در سال 60 نشریات نوپا به 98 و در سال 61 به 93 و در سال 62 به تعداد 56 نشریه کاهش یافته است . اما از سال 63 به بعد شاهد رشد مجدد رقم نشریات نوپا در کشور هستیم به نحوی که در سال 1373 رقم نشریات در کشور به 769 می رسد. وضعیت مطبوعات را در دوران انقلاب اسلامی در ظرف زمانی دیگری هم مقایسه کرده ایم . مقایسه وضع مطبوعات در دوران انقلاب با دو دوره زمانی حاکمیت استبدادی پهلوی نتایج جالب توجهی بدست می دهد.رقم نشریات نوپا ( منظور نشریاتی است که امتیاز نشر گرفته اند ) در دوره اول یعنی 1340-1298 که متجاوز از چهل سال را شامل می شود 172 نشریه بوده یعنی بطور متوسط هر سال 4 نشریه در دوره دوم حاکمیت پهلوی (1357- 1340) 220 نشریه تازه در کشور منتشر شده که بطور متوسط حدود 14 نشریه در سال برآورد می شود، اما در دوران سوم که دوران انقلاب اسلامی است و در بررسی ما شامل سالهای 1358 تا 1373 می شود، 1861 نشریه تازه قدم به عرصه مطبوعات گذاشته اند که بطور متوسط شامل 143 نشریه در سال می شود که رقمی معادل 10 برابر نشریات نوپای دوره دوم و 35 برابر دوره اول را نشان می دهد. به لحاظ محل انتشار نشریات باید گفت که در دوره اول حاکمیت رژیم منحوس پهلوی 51 درصد نشریات در تهران و 49 درصد در شهرستانها منتشر می شده است . در دوره دوم فاصله تهران و شهرستانها بسیار زیادتر شده و این رقم به 82 درصد در تهران و 18 درصد در شهرستانها رسیده است در دوران انقلاب اسلامی تفاوت میان تهران و شهرستانها کاهش یافته و نشریات نوپای تهرانی 74 درصد و نشریات شهرستانی 26 درصد نشریات را تشکیل می دهند و این نشان دهنده سمت گیری انقلاب اسلامی در جهت کم کردن فاصله مرکز و سایر شهرهای کشور است . اگرچه هنوز این فاصله به حد قابل قبول کاهش نیافته است.در دوره اول حاکمیت رژیم کودتا (1340- 1298) نشریات نوپای روزانه 11 درصد کل نشریات را تشکیل می دادند که این نسبت در دوره دوم به 1/2 درصد و در دوره سوم یعنی در دوران انقلاب اسلامی به 3 درصد می رسد . لازم به ذکر است که کم بودن تعداد کل نشریات نوپا و بالا بودن نسبت نشریات روزانه موجب درصد زیاد مزبور برای دوره اول شده است و گرنه تعداد نشریات در دوره اول 13، در دوره دوم 5 و در دوران انقلاب اسلامی 58 نشریه است . درصد نشریات هفتگی نوپا در دوره اول 1/27 درصد، در دوره دوم 7/24 درصد و در دوره سوم 5/17 درصد است لازم به ذکر است که نوعاً نشریات هفتگی مخصوصاً در نظام فرهنگی رژیم پهلوی نشریاتی صرفاً تفننی، سرگرم کننده و به لحاظ محتوا سبک و بلکه مبتذل بوده اند . بیشترین رشد در میان نشریات نوپا در دوران انقلاب اسلامی در نشریات ماهانه (‌4/40) درصد مشاهده می شود . در دوره دوم این درصد 9/20 و در دوره اول 9/22 درصد بوده است . قابل ذکر است که نشریات ماهانه نوعاً نشریاتی وزین تر، تخصصی تر و غنی تر از مجلات هفتگی هستند . به لحاظ زبان انتشار نشریات نوپا در دوره اول پهلوی 95 درصد نشریات فارسی و 5 درصد بقیه غیرفارسی بوده است . در دوره دوم 82 درصد از نشریات مجوز نشر فارسی و 18 درصد مجوز نشر غیرفارسی گرفته اند . در دوران اسلامی 5/92 درصد از نشریات نوپا فارسی زبان و 5/7 درصد غیرفارسی هستند . نشریات غیرفارسی در دوره اول تعداد 20 نشریه، در دوره دوم 40 نشریه و در دوره سوم 140 نشریه را در بر می گیرد . در یک نگاه کلی به وضعیت مطبوعات در دوران انقلاب اسلامی باید گفت که نشریات و مطبوعات در این دوران رشد کمی قابل توجه داشته اند که چنین رشد کمی قطعاً بر کیفیت و سطح حرفه ای کار هم تأثیر مثبت می نهد، بی اینکه بتوان ادعا کرد که این ارتقاء در یک اندازه صورت پذیرفته است . بنظر می رسد ارتقاء کیفی و حرفه ای مطبوعات در گرو عواملی دیگر چون ارتقای سطح تحصیلات تا حد عالی برای روزنامه نگاران، بهبود محتوای آموزشی دوره های عالی مزبور، روشن شدن جایگاه قانونی و حرفه ای روزنامه نگاری در کشور، بالا رفتن تضمینهای حقوقی، شغلی، مالی و رفاهی روزنامه نگاران باشد. در رشد مطبوعات اهمیت افزایش نرخ باسوادی در کشور را نمی توان نادیده گرفت . اما واقعیت آن است که باسوادی شرط لازم برای روزنامه خوانی است و نه شرط کافی . باید عادت به مطالعه در میان مردم پدید آید و قوت گیرد، وگرنه علیرغم رشد نسبی قابل توجه تعداد مطبوعات در سالهای پس از انقلاب، مقایسه ارقام مربوط به مطبوعات در سالنامه آماری سازمان ملل نشان می دهد که کشور ما نه تنها نسبت به کشورهای پیشرفته بلکه در مقایسه با بعضی کشورهای جهان سوم هم هنوز سطح شمارگان و تعداد مطبوعات قابل قبولی ندارد . سوای چند کشور چون افغانستان ، عراق و اتیوپی ، ایران در سال 1373 با 29 نشریه روزانه نسبت به کره جنوبی با 63 نشریه روزانه، ژاپن با 121 نشریه روزانه و پاکستان با 273 نشریه روزانه در سطح بسیار پایینی قرار دارد. از میان برداشتن چنین فاصله بزرگی نیازمند گردآمدن همتهای ارباب جراید، مسؤولان امور فرهنگی و مطبوعاتی و همه مردم اندیشمند و فرهیخته کشور است. منبع: فصلنامه پژوهش و سنجش، نسخه شماره 22 نوشته : علی منتظری گزارش دیگری نیز در سایت daneshjooagah.blogfa.com وجود دارد که مربوط به تحقیقات دانشجویان می باشد و توسط یکی از دانشجویان به نام نرگس مظفری نگارش یافته است که به دلیل جالب بودن آمارها عینا از سایت مزبور نقل می گردد : - رشد علمی و آموزشی موفقیت هر ساله دانش آموزان ایرانی در دست یابی به مقامات جهانی در المپیادهای علمی در رشته های مختلفی همچون فیزیک، ریاضی، شیمی، کامپیوتر و ... در رقابت با کشورهای پیشرفته علمی یکی از شواهد رشد و توسعه علمی کشور در سال های پس از انقلاب است. این موفقیت ها در رشته های مختلف المپیادهای دانش آموزی از اولین سال حضور جوانان مستعد ایرانی هر ساله با پیشرفت بسیاری همراه بوده است: 3 بار مقام اول جهانی (المپیاد شیمی 1374 و 1375، المپیاد ریاضی 1377)، 2 بار مقام دوم جهانی (المپیاد فیزیک 1378 و المپیاد شیمی 1380) و 2 بار مقام سوم جهانی (المپیاد فیزیک در سال های 1374 و 1377) از دست آوردهای دانش آموزان ایرانی است. حاصل شرکت ایران در المپیادهای جهانی دانش آموزی در طی سال های 1366 تا 1380 در رشته های ریاضی، فیزیک، کامپیوتر، شیمی و زیست ، 57 مدال طلا، 92 مدال نقره و 58 مدال برنز بوده است. از جهت رشد کمی در حالی که تعداد دانشجویان دانشگاه های کشور قبل از انقلاب ، از مرز 150 هزار نفر تجاوز نمی کرد ، امروزه به حدود دو میلیون و چهارصد هزار نفر رسیده است. کشوری که در سال 56 با 33 میلیون جمعیت، نیازمند ورود پزشک خارجی (از کشورهای در حال توسعه ای همچون هند، بنگلادش ، پاکستان و ...) بوده هم اکنون با جمعیتی بیش از دو برابر، و به تبع آن با نیازی بیشتر به پزشک با مازاد پزشک روبه روست در زمینه پزشک روبه روست در زمینه پزشک متخصص نیز از رقم 7000 نفر در سال 57 به رقم 72792 نفر بیش از 10 برابر رسیده که آما کم نظیری است. از جهت رشد کیفی نیز باید یادآور شد در حالی که در سال تحصیلی 1359-1358 تعداد دانشجویان دانشگاه های دولتی در مقطع دکتری فقط 452 نفر بوده این تعداد در سال تحصیلی 1381-1380 به بیش از 23000 نفر رسیده است . به عبارت دیگر 5/26 برابر رشد داشته است که اگر آمار دانشگاه آزاد نیز به آن اضافه شود، به بیش از 50 برابر خواهد رسید. بر اساس گزارش موسسه بین المللی اطلاعات علمی ، تعداد مقالات علمی چاپ شده از محققان ایرانی در مجلات معتبر بین المللی در طول 10 سال (1993-2003) 600 درصد رشد داشته است که 3 برابر رشد متوسط جهانی در این دوره است. طی دهه اخیر، مرکز فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) چند بار ایران را به عنوان یکی از موفق ترین کشورهای جهان در مبارزه با بی سوادی معرفی کرده است؛ زیرا ایران توانسته نرخ با سوادی جمعیت 6 ساله و بالاتر را از رقم 7/28 درصد در سال 55 به حدود 85 درصد در سال 1383 ارتقا دهد. هم اکنون ما شاهد این هستیم که ایران در بسیاری از فناوری ها نه تنها خودکفا شده بلکه به کشور صادر کننده خدمات فنی مهندسی در حوزه های صنعت نفت، کشاورزی، بهداشت، سدسازی، تراکتورسازی، هسته ای، خودروسازی ، سلول های بنیادین و ... تبدیل شده است. در عرصه علوم نوین، دانشمندان ایرانی توانسته اند تا مرزهای جدید دانش بشری پیش روند و در مواردی نیز از این مرزها نیز عبور کنند. موفقیت بینظیر دانشمندان ایرانی در تهیه، انجماد و نگهداری سلولهای بنیادی جنینی، که پیش از آن در انحصار 9 کشور دنیا بود، درمان ناباروری، نارسایی قلب و تلاش برای ترمیم لوزالمعده برای تولید انسولین به منظور درمان بیماری قند (دیابت) برای اولین بار در جهان از اقدامات کم نظیر دانشمندان جوان ایرانی در عرصه مهندسی ژنتیک است. در عرصه علوم هستهای، با وجود موانع و ممانعت کشورهای غربی و تحریم تجهیزات دو منظوره- دارای کاربرد مشترک در فعالیتها و تحقیقات هستهای صلحآمیز و غیر صلحآمیز- امروزه ایران به فناوری پیچیده غنی سازی اورانیوم دست یافته و به جمع 10 کشور دارای این فناوری نوین در جهان پیوسته است. - کشاورزی و دامداری بخش کشاورزی از مهمترین و استراتژیکترین بخشهای اقتصادی کشور است. در حیطه کشاورزی و دامداری، طبق آمار رسمی دولت در سال 1356، دولت فقط توانایی تامین مواد غذایی مردم خود برای 33 روز در سال را داشت و مجبور بود باقی مواد غذایی را از خارج وارد کند. برای مثال مرغ را از فرانسه، تخممرغ را از اسرائیل، سیب را از لبنان، پنیر را از دانمارک و... وارد میکرد؛ هماکنون کشورمان به رغم دو برابر شدن جمعیت، به مرز خودکفایی رسیده است؛ به گونهای که با توجه به اینکه تولید گندم در سال 1356، 1/5 میلیون تن بوده و کشور ما سالها از بزرگترین واردکنندههای گندم در دنیا محسوب میشده در سال 83 با تولید بیش از 14 میلیون تن- بعد از چهل و اندی سال- توانست به خودکفایی در عرصه این محصول استراتژیک دست یابد. میزان تولید شلتوک برنج در سال 1356، معادل 1/1 میلیون تن بود. این رقم در سال 1379 به 7/2 میلیون تن افزایش یافت. تولید جو از 900 هزار تن به 3/3 میلیون تن و سبزیجات و محصولات جالیزی از 7/2 میلیون تن به 15 میلیون تن رسید. در بخش دام نیز رشد قابل توجهی در تولید پدید آمده است؛ به گونهای که تولید تخم مرغ از 215 هزار تن به در سال 1356 به 555 هزار تن در سال 1381 افزایش یافته است. تولید گوشت مرغ، از 63 هزار تن به 724 هزار تن، گوشت قرمز از 587 هزار تن به 947 هزار تن، عسل از 6 هزار تن به 28 هزار تن و شیر خام از 620/2 میلیون تن به 877/5 میلیون تن رسیده است. براساس گزارش سازمان خواروبار کشاورزی سازمان ملل متحد،- فائو- ایران در سال 2004 رتبه نخست صادرات کشاورزی را در میان کشورهای خاورمیانه کسب کرده است - وضعیت روستاها فقر و نابسامانی جوامع روستایی از مسائل و معضلات مهم و اساسی کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه به شمار میرود. به همین جهت برخلاف رژیم گذشته که تنها به توسعه و آبادانی تهران و شهرهای بزرگ اکتفا میکرد، بعد از پیروزی انقلاب، توجه به روستاها و مناطق محروم کشور برای دولت و برنامه ریزان از اولویت خاصی برخوردار شد. در اینجا به بخشی از شاخصهای برخورداری روستاها در سالهای پس از انقلاب اسلامی اشاره میکنیم: تعداد مراکز بهداشتی و درمانی روستایی در سال 357، 1500 واحد بوده که در سال 1381 به 7345 واحد رسیده تعداد خانه های بهداشت از 2500 واحد در سال 1357 به 16561 واحد در سال 1381 افزایش یافته است. برقرسانی به روستاها و مناطق محروم و ایجاد تاسیسات زیربنایی از قبیل توسعه شبکه راههای روستایی، مخابرات و... در این مناطق از اقدامات موفقیتآمیز پس از انقلاب به شمار میرود. تعداد روستاهای برخوردار از برق از 4327 روستا در سال 1357 به 45359 روستا- بیش از 10 برابر – در سال 1380 افزایش یافته است. همچنین طی دوره 1357- 1317 تنها 8000 کیلومتر راه روستایی کشیده شده بود. اما این رقم بعد از انقلاب به 86000 کیلومتر رسیده است (بیش از 10 برابر در مدتی تقریبا 10 ساله). تعداد روستاهای بهرهمند از شبکه مخابرات از 312 روستا در سال 1357 به 10429 روستا در سال 1374- بیش از 30 برابر- افزایش یافته. تعداد واحدهای پستی روستایی هم از 180 واحد در سال 1357 به 4912 واحد در سال 1374- بیش از 25 برابر- رسیده است. - صنایع در بخش صنعت، کشوری که قبل از انقلاب تقریبا تمام کالاهای صنعتی خود را از خارج وارد میکرده و معدود کالاهای ساخت داخلش نیز عموما از کیفیت و مرغوبیت پایینی برخوردار بوده، هم اکنون در بسیاری از زمینه ها به تولیدکننده تبدیل شده و تولیداتش نیز در بسیاری از موارد، از جهت کیفیت و استاندارد، قابل رقابت با مشابه خارجی میباشد و در برخی از صنایع- همچون صنایع ساختمانی- سالهاست که به مرز خودکفایی رسیده است


بیشرفتهای انقلاب اسلامی(2)

 جمهوری اسلامی وارث صنعتی است که میزان وابستگی آن به خارج بسیار زیاد بوده به همین سبب، صنایع کشور پس از انقلاب، به دلیل محاصره اقتصادی و تامین نشدن مواد اولیه و واسطه ای، دچار رکود شدید شد. از سوی دیگر، صاحبان و مالکان این صنایع که آنها را با استفاده از اعتبارات بانکی تاسیس کرده بودند، از کشور گریختند. دولت توانست پس از انقلاب در زمینه کاهش وابستگی شدید به مواد اولیه وارداتی، کالاهای سرمایهای خارجی، تخصصهای فنی و اطلاعات و دانش فنی خارجی- که تهدیدی برای صنعت به شمار میرود- اقدامات در خور توجهی انجام دهد. به همین علت پس از انقلاب اسلامی، ظرفیتهای وسیعی در کشور پدید آمد و تولید مواد اولیه، ایجاد صنایع تبدیلی، صنایع تکمیلی و پر کردن حلقههای مفقوده صنعت جدی گرفته و گامهای بلندی در این راه برداشته شد. تقویت و گسترش صنایع پتروشیمی را میتوان در همین ارتباط ارزیابی کرد. میزان تولیدات پتروشیمی کشور که در سال 1357 حداکثر 7/4 میلیون تن بوده در سال 1381 به 5/12 میلیون تن افزایش یافته است. امروزه ایران در عرصه صنایع موشکی و مخابراتی به درجهای از پیشرفت رسیده که به توان ساخت ماهواره دست یافته و وارد باشگاه چند کشور محدود پرتاب کننده ماهواره گردیده است. این موفقیت در حالی به دست آمده که ما در زمینه محصولاتی که قابلیت استفاده در صنایع موشکی و الکترونیک نظامی دارند، در تحریم به سر می بریم تا جایی که حتی در برخی مواقع از یا چیپ ساده الکترونیکی به ما ممانعت به عمل میآید. در زمینه سدسازی امروزه در بین 3 کشور برتر دنیا قرار داریم؛ به طوری که پس از پیروزی انقلاب حدود 130 سد ساخته شده و یا در حال ساخت است. در صنایع کشاورزی، هماکنون، تراکتورهای ساخت ایران به بیش از 30 کشور جهان صادر میشود. در صنایع نفت و گاز، پروژه صددرصد ایرانی فاز یک منطقه عسلویه به عنوان بزرگترین پروژه نفت و گاز کشور در آبان 83 به بهره برداری رسید که با بهره برداری فازهای دیگر آن سالانه حدود یک میلیارد دلار درآمد نصیب کشور خواهد کرد. -صنایع نظامی ایران که قبل از انقلاب تقریبا تمام تسلیحات نظامی خود را از خارج وارد میکرده در زمره یکی از کشورهای تولید کننده تسلیحات پیشرفته نظامی در جهان قرار گرفته و در کنار کشورهایی چون هند، برزیل و یوگسلاوی مطرح شده است و تولیدات خود را به بیش از 30 کشور جهان صادر میکند. تولید محصولات الکترونیکی و راداری، ادوات و تجهیزات خاص از این جمله است. اکنون ایران در زمینه صنایع زرهی و ساخت انواع نفربر در بین ده کشور برتر دنیا قرار گرفته است. به برخی از اقدامات انجام شده در صنایع نظامی اشاره میکنیم: ساخت هواپیمای جنگنده آذرخش، طراحی و ساخت لانچر (پرتابکننده) چهار موشکی با قابلیت شلیک همزمان و تکتک، ساخت چرخبال آموزشی و چرخبال دو موتوره، طراحی و ساخت تانک پیشرفته ذوالفقار و راهاندازی خط تولید انبوه آن، ساخت تانک مدرن ، طراحی و ساخت خودرو تانکبر (ببر 400)، ساخت انواع شناورها و یدککشها، ساخت زیردریایی و اسکله شناور، ساخت موشک فاتح 110 (از موفقترین موشکهای زمین به زمین در جهان) و موشکهای دوربر شهاب (با سرعتی سه برابر موشک اسراییلی)، راهاندازی خطوط تعمیرات اساسی و بازسازی هواپیمای نظامی و خودکفایی در زمینههای ساخت و یا تعمیر بسیاری از تجهیزات و قطعات نظامی که در جنگ الکترونیکی کاربرد دارد. 6- مبارزه با مواد مخدر از دیگر موارد قابل اشاره موفقیت بسیار چشمگیر نظام جمهوری اسلامی در مبارزه با مواد مخدر و سوداگران مرگ میباشد. طبق آمارهای بینالمللی بیش از 80 درصد مواد مخدر مکشوفه در سطح جهان در مرزهای ایران کشف و منهدم میشود که به همین جهت نیز ایران بارها از سوی مجامع جهانی مورد تقدیر قرار گرفته است و کمیته مبارزه با مواد مخدر سازمان بهداشت جهانی، مرکز آموزش منطقهای خود را ایران قرار داده است. البته باید بالا بودن و بالا رفتن آمار معتادان کشور را یکی از نقاط ضعف عملکرد کارگزاران نظام محسوب کرد. 7- فرهنگ و هنر در حوزه هنری و فرهنگی یکی از موارد قابل اشاره، سینمای ایران است که قبل از انقلاب به اعتراف تمام صاحبنظران، به هیچ وجه در دنیا مطرح نبوده و به حساب نمیآمده لکن امروزه، به عنوان سینمایی صاحب سبک و جذاب، در بین 10 سینمای برتر جهان مطرح میباشد. در صنعت دوبلاژ نیز ایران جزء سه کشور برتر دنیاست. همچنین در این حوزه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: 1. رونق چشمگیر صنعت چاپ و نشر و انتشار گسترده مطبوعات و کتب؛ 2. توسعه گسترده شبکه های صدا و سیما و تولید وسیع برنامه ها خصوصا از سال 73 به بعد به گونه ای که از دو شبکه سیما و چند شبکه صدا با ساعات محدود هم اکنون به ده ها شبکه داخلی و خارجی به صورت تمام وقت و شبکه های استانی گسترش یافته است. 3. توسعه و گسترش چشمگیر شبکه های خبررسانی و خبرگزاری داخلی و بینالمللی به گونهای که امروزه دیگر ما مجبور نیستیم برای کسب خبر- همانند گذشته- متکی به خبرگزاریهای خارجی همچون: آسوشیتدپرس، رویترز، دویچله وله و امثال آن باشیم 8- بهداشت و سلامت یکی از شاخصهای متعارف توسعه یافتگی، کاهش نرخ مرگ و میر کودکان است. طی سالهای اخیر سازمان بهداشت جهانی دو بار ایران را به عنوان موفقترین کشور جهان در کاهش نرخ مرگ و میر کودکان مورد تقدیر قرار داده است. به گونهای که مرگ و میر کودکان زیر یک سال از 111 مورد در هر هزار تولد زنده در سال 1356 به 6/28 مورد از هر هزار تولد)( زنده در سال 1381 رسیده به عبارت دیگر بیش از چهار برابر کاهش یافته است. از 237 نفر در هر 100 هزار (همچنین کاهش مرگ مادران ناشی از عوارض باروری تولد زنده در سال 1355 به حدود 37 نفر در سال 1380 رسیده یعنی 5/6 برابر کاهش یافته است. از دیگر شاخصها، افزایش سن امید به زندگی است. در نتیجه اقدامات و آموزشهای بهداشتی، اصلیترین شاخص سلامت (سن امید به زندگی) که قبل از انقلاب در حدود 55 سال بوده و در سال 82 به مرز 4/71 رسیده است براساس آمار دیگری سن امید به زندگی طی 20 سال (1360 تا 1380) 10 سال افزایش یافته، یعنی در مورد مردان از سال 58 به 68 سال و در مورد زنان از 60 سال به 70 سال ارتقا یافته است. همچنین سازمان بهداشت جهانی، ایران را در سال 2004 به عنوان موفقترین کشور آسیایی در کنترل و مقابله با ایدز معرفی کرد. - خدمات رسانی یکی از موارد قابل اشاره، بهتر شدن روند خدمت رسانی به شهرها و روستاهای کشور است. که به اختصار، به عناوین برخی از اقدامات انجام شده، اشاره میکنیم: - افزایش بیش از 12 برابری تعداد تلفنهای ثابت نسبت به پیش از انقلاب و گسترش ضریب نفوذ آن در کشور به خصوص در نقاط محروم و روستاها. - واگذاری حدود 1/7 میلیون خط تلفن همراه و روند رو به رشد آن به گونهای که امروزه ایران از جهت ارائه خدمات تلفنی مقام سوم را در میان کشورهای آسیایی داراست. - افزایش راه های درونشهری، بین شهری، روستایی، راه آهن و ساخت مترو. افزایش تولید انرژی الکتریکی و برق رسانی تا حد رفع خاموشی ها با توجه به ازدیاد فراوان مصرف کنندگان خانگی و صنعتی. - افزایش شبکه ها و تعداد ساعات پخش برنامه های صدا و سیما و گسترش مناطق تحت پوشش. 10- گاز شهری در سال 1357، تنها 5 شهر کشور به طور بسیار محدود از شبکه گاز شهری برخوردار بودند؛ اما این امکان تا آبان ماه 1382 به سطح 40 میلیون نفر افزایش یافته که رقم بسیار قابل توجهی است. گاز طبیعی- سوخت مقرون به صرفه با آلودگی پایین- در سبد مصرفی سوختهای فسیلی قبل از انقلاب گزارش نشده است؛ اما این سهم تا سال 82، از مرز 54 درصد فراتر رفته است. ظرفیت پالایش گاز طبیعی از 36 میلیون متر مکعب در روز به 288 میلیون متر مکعب در روز (8 برابر) و تعداد خانوارهای تحت پوشش گاز طبیعی از 51000 خانوار در سال 57، به 8998000 خانوار در آبان ماه 82 (بیش از 176 برابر) افزایش یافته است. 11- آب سالم و بهداشتی تعداد مشترکان آب شهری – آب سالم و بهداشتی- در سال 1357، 7/2 میلیون رشته بوده که در سال 1382 به 5/8 میلیون رشته افزایش یافته که گویای بیش از 3 برابر افزایش است. تعداد شهرهای تحت پوشش آب شهری از 45 شهر به 760 شهر در سال 1382 افزایش یافته است. آبرسانی به روستا از 12000 روستا در سال 1357 به 23036 روستا در سال 1378 رسیده است. میزان تولید آب در سال 1357 حدود 5/1 میلیون متر مکعب بوده که در سال 1382 به 4 میلیون متر مکعب – بیش از 3 برابر- رسیده است بررسی افزایش قیمتها و قدرت خرید مردم یکی از نکاتی که در قضاوت افراد نسبت به وضع موجود تاثیر منفی بر جای گذاشته ، ارزانی قبل از انقلاب و گرانی بعد از انقلاب است . این مسئله از دو جهت باید مورد توجه قرار گیرد . الف)از جهت سیاست های اقتصادی توسعه ای کشور ، این سوال مطرح می شود که چرا قبل از انقلاب ، قیمت کالاها ارزان بوده و بعد انقلاب گران شده است ؟ بررسی ها نشان می دهد یکی از عمده ترین دلایل این امر ، اعمال تعرفه های گمرکی پایین از سوی دولت نسبت به کالاهای وارداتی خارجی در قبل از انقلاب و افزایش این تعرفه ها بعداز انقلاب بوده است . به عبارت دیگر در نتیجه اعمال تعرفه های گمرکی پایین ، کالاهای خارجی به وفور و با قیمت بسیار نازل در بازار یافت می شد این سیاست اقتصادی نامناسب ، در جهت تضعیف تولیدات داخلی ، افزایش وابستگی اقتصادی کشور به قدرت های صنعتی و تامین بازار برای آنان بوده است زیرا در چنین شرایطی تولید کننده نوپا و کم تجربه داخلی امکان رقابت با تولید کننده توانمند و مجرب خارجی را نمی یابد و به سهولت از صحنه رقابت خارج می شود و حضور در عرصه تولید را مقرون به صرف نمی یابد . به همیسن جهت است که ارزانی کالاها (به معنای عرفی آن ) یکی از بزرگ ترین موانع رشد و توسعه اقتصادی در جوامع ، به خصوص در جوامع در حال در حال توسعه تلقی می شود ؛ ارزانی غیر معقول ، موجب تضعیف موقعیت تولید کننده و در نهایت ، تضعیف تولیدات داخلی می شود . از همین رو در اکثر کشورهای پیشرفته اقتصادی ،گرانی وجود دارد . برای مثال ،بانک جهانی برای چندمین بار ، توکیو پایتخت ژاپن را به عنوان گران ترین شهر جهان اعلام کرده است حتی در این کشورها گاه با ارزانی مبارزه نیز می شود ، زیرا با واقعی شدن قیمتها ست که می توان از تولید کننده داخلی حمایت کرد و حمایت از تولیدکننده داخلی نیز در نهایت تامین منافع مصرف کننده داخلی را به همراه دارد . ب) این مسئله از جهت قدرت خرید اکثریت افراد جامعه نیز قابل تامل و توجه است . بسیار می شنویم که گفته می شود در گذشته مثلا قیمت گوشت فلان مقدار بوده با قیمت تخم مرغ چنان بود و درمقایسه با قیمت های کنونی که بسیار افزایش یاقته در این گونه نتیجه گیری می شود که چون قدرت خرید مردم کاهش یافته ، وضعیت معیشت مردم بدتر شده است ؛ در پاسخ باید توجه کرد که هم ،مشاهده عینی وضعیت جامعه و هم آمارها ، نشان از بهتر شدن نسبی وضعیت معیشت اکثریت افراد جامعه دارد . به عبارت دیگر ، درست است که در گذشته قیمتها پایین بوده ولی قدرت خرید مردم بسیار پایین تر از آن بوده است آمارها و بررسی های رسمی و غیر رسمی گویای آن است که به غیر برخی اقشار جامعه ؛اکثر مردم به خصوص صاحبان مشاغل آزاد از وضعیت معیشتی مناسب تری نسبت به قبل از انقلاب برخودار می باشند . لکن به دلایل متعددی همچون تغییر الگوی زندگی (الگوی مسکن ، خوراک ، پوشاک و لوازم منزل ) و به تبع آن ،افزایش سطح انتظار آنها از زندگی ،ابراز نارضایتی و احساس محرومیت در آنان افزایش یافته است . به عنوان مثال امروزه الگوی مسکن عموم مردم نسبت به قبل از انقلاب و سال های اول انقلاب تغییر یافته است . در گذشته اکثر خانواده ها گسترده بودند ، اما اکنون هسته ای شده اند . مثلا در گذشته اگر عروس یا دامادی به خانواده اضافه می شد ، در یکی از اتاقهای همان خانه جای میگرفت ؛ اما اکنون عموما زوجهای جوان به زندگی در مسکن مستقل روی می آورند . در خصوص الگوی خوراک نیز شاهد تغییرات اساسی در جامعه خودمان در سال های اخیر هستیم. در حدود 30 سال پیش، قوت غالب خانوادههای ایرانی نان بوده و برنج غذای اعیانی محسوب میشده در حالی که امروز الگوی خوراک اکثریت جامعه تغییر یافته و عموما برنج در غذای روزانه آنان جایگاه خاصی پیدا کرده است. آمارهای جهانی نیز گویای بهتر شدن وضعیت رفاه مردم ما در سالهای پس از انقلاب است. بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته یعنی بیش از 8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده است؛ البته در این خصوص مباحث فراوان دیگری قابل طرح است که پرداختن به آنها در این مجال نمیگنجد. منبع : نرگس پور مظفری نقل از سایت daneshjooagah.blogfa.com دوست عزیز در پایان در صورتی که باز هم ابهاماتی درباره سوال داشتید می توانید با این مرکز در میان بگذارید تا به ابهامات و سوالات شما در حد مقدور پاسخ داده شود

نهضت عاشورا

اهداف نهضت عاشورا

 



مقدمه


شور انگیز ترین صفحات تاریخ، شرح حال رجال و پیشوایانی است که برای سعادت خانواده، جامعه و یا ملت خود قیام کرده و با وجود خطرات فراوان، جانفشانی ها کرده و حماسه آفریده اند و سعادت وآزادی را در کام مردم پس از خودشیرین ساخته و نام خود را در ردیف حماسه سازان و فداکاران تاریخ ثبت کرده اند.
تاریخ اسلام پر از حوادثی است که در گذر زمان اتفاق افتاده و بسیاری از آنها، به مرور زمان، کهنه و متروک گردیده و به فراموشی سپرده شده است، امّا در این میان، واقعه کربلا و نهضت مقدس امام حسین (ع) است که، نه تنها به مرور زمان و گذشت دوران فراموش نگردیده و از صفحه تاریخ محو نشده، بلکه هر چه زمان بر او گذشته بر عظمت آن حادثه و اهمیت آن افزوده گشته است.
مسلمانان و پیروان مکتب اهل بیت (ع) در هر سال یاد و خاطره آن حماسه خونبار را با گریه و اشک بر مظلومیت آن امام شهید و یاران فداکارش با هیجان و شکوه بیشتر و بهتر از سال های قبل برگزار می کنند و هر چه از زمان آن قضیه می گذرد عظمتش بیشتر، جایگاهش رفیع تر و بر خواری و ذلت دشمنانش افزوده می شود و این همان معجزه ی حضرت سیدالشهدا (ع) و کرامت جاوید عاشورا است.
بی شک، تاریخ خونین کربلا یکی از وقایعی است که قلب هر مؤمن و هر انسان آزاده را جریحه دار می کند. و به گواه تاریخ می توان ادعا کرد که عاشورا پدیده ای نیست که فقط متعلق به تاریخ گذشته باشد، بلکه عاشورا و قیام خونین اباعبدالله و یارانش جریانی است که گذر زمان آن را کهنه نمی سازد. زینب کبری در مجلس یزید خطاب به وی می فرماید:
ثم کد کیدک، واجهد جهدک فوالله الذی شرفنا بالوحی و الکتاب و النبوه و الانتخاب، لا تدرک امدنا و لا تبلغ غایتنا و لا تمحوا ذکرنا.
مکر و حیله ات را به کار ببر، آنچه تلاش و سعی داری به کارگیر، سوگند به خداوندی که ما را بواسطه وحی، قرآن و پیامبر (ص) شرافت داد! یاد ما را از دل ها نمی توانی محو کنی و وحی نازل شده بر پیامبر را نمی توان ازبین ببری. (1)
سؤالی که مطرح است این که: راز ماندگاری نهضت عاشورا در چیست؟ و چگونه شهادت جمعی معدود، اینگونه با تأثیرگذاری و ایجاد تحول در عصر خود، از قالب زمان خارج شده و اکنون پس از چهارده قرن هنوز هم حقیقت جویان و دانش پژوهان را به شگفتی و تحیر واداشته است؟
تا به حال از زوایای مختلف به این پرسش پاسخ داده شده است؛ که هر کدام به جای خود مهم و ارزشمند است. اما به ا عتقاد نویسنده پاسخ را باید در انگیزه و اهداف الهی این انقلاب و حماسه خونبار جست وجو کرد.
به عبارت دیگر، هدفمندی و انجام وظیفه الهی مهمترین انگیزه امام حسین (ع) و یاران عاشورائی آن حضرت بود و این «راز بقای» حماسه کربلاست.
ارکانی که در زیر مورد توجه قرار گرفته، از مهم ترین اهداف عاشورا است. آزاداندیشان و حقیقت جویان عالم، با عنایت به این انگیزه ها و عوامل، «پیروزی خون بر شمشیر» را باور خواهند کرد و حلقه ی ارادت و محبتشان، به شورآفرینان عاشورا، روز به روز افزون خواهد گشت.

اهداف امام حسین (ع)


اهداف امام حسین (ع) را می توان اینگونه برشمرد:
1. انجام وظیفه و ادای تکلیف؛
2. عزت مداری و زندگی سعادتمندانه؛
3. تشکیل حکومت دینی؛
4. احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر؛

1. انجام وظیفه و ادای تکلیف


فرهنگ «عمل به تکلیف» زمانی که در یک جامعه حاکم باشد، احساس پیروزی همواره با آنهاست.
با داشتن چنین روحیه ای هر اتفاقی رخ دهد عین پیروزی است، در مبارزات هم چه کشته شوند و چه به پیروزی نظامی و سیاسی برسند، هر دو صورت برای آنان موفقیت است.
سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع)، در شرایط مختلف اجتماعی بیانگر این حقیقت است که آنان طبق تکلیف عمل می کردند. حادثه ی عاشورا نیز یکی از جلوه های عمل به تکلیف بود.
امام حسین (ع)، شخصیتی است که به مقام عبودیت و بندگی خدا رسیده است و افتخار خود را اطاعت از او می داند، پس جز انجام تکلیف و دستیابی به رضایت خداوند، به چیز دیگری نمی اندیشد وهمه ی برنامه های زندگی اش را بر این اساس سامان می بخشد. هم اینک به ذکر چند نمونه از سخنان آن حضرت می پردازیم:

1-1. خروج از مدینه


ام سلمه همسر پیامبر (ص) هنگام خروج امام حسین (ع) از مدینه خواهان ماندن امام (ع) در مدینه بوداز این رو هنگام خداحافظی به آن حضرت فرمود:
لا تحزنی بخروجک الی العراق، فانی سمعت جدک رسول الله (ص) یقول: یقتل ولدی الحسین بارض یقال لها کربلا.
مرا با خروج خود به سوی عراق، اندوهگین مساز، به راستی که از جدت رسول خدا (ص) شنیدم که می فرمود: فرزندم حسین در زمینی که کربلا می گویند، کشته خواهد شد.
امام (ع) در پاسخ او فرمود:
یا أماه و أنا أعلم انی مقتول مذبوح ظلما و عدوانا و قد شاء عزّوجلّ أن یری حرمی ورهطی مشرّدین و اطفالی مذبوحین مأسویّ مقیّدین و هم یستغیثون فلا یجدون ناصرا.
مادر! من هم می دانم که از روی ظلم وستم کشته خواهم شد و فرزندانم اسیر و به غل و زنجیر کشیده خواهند شد و سرم از بدنم جدا می گردد من تسلیم امر خداوندم، پرودگار بزرگ چنین خواسته است که کودکانم کشته شوند و زنان و فرزندانم به اسارت دشمن درآیند و فریاد ناله های آنان طنین انداز شود، ولی کسی به فریاد آنان نرسد. (2)

2-1. ملاقات با جابربن عبدالله انصاری


امام حسین (ع) در ملاقات جابربن عبدالله که از امام تقاضای ماندن در مدینه همچون امام حسن (ع) کرده بود فرمود:
آنچه را برادرم (امام حسن) انجام داد به فرمان خدا و پیامبر (ص) بود و آنچه را هم من انجام می دهم، به دستور خدا و پیامبر (ص) است و اگر بخواهی، بر این مطلب، پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و برادرم را هم شاهد می آورم».
«جابر» می گوید: «اینجا حضرت نگاهی به آسمان کرد و درهای آسمان باز شد و پیامبر (ص)، امام علی (ع)، و امام حسن (ع)، حمزه و جعفر را دیدم که به زمین فرود آمدند من ترسان و هراسان برخاستم پیامبر (ص) فرمود: آیا به تو نگفتم که مؤمن نیستی مگر آنکه تسلیم امر همه امامان شوی و اعتراض نکنی؟ آیا می خواهی جایگاه معاویه و یزید را ببینی؟
عرض کردم: آری یا رسول الله (ص)، آنگاه پایش را به زمین زد و زمین شکافته شد و دریایی پدیدار گشت آن نیز شکافته شد، باز زمینی آشکار گردید تا هفت زمین و دریا و زیر همه اینها آتش بود که ولیدبن مغیره، و ابوجهل و معاویه طاغی و یزید را به یک زنجیر بسته بودند و شیاطین را هم به آنان ملحق کرده بودند.» (3)
در تمام طول راه، در سخنان امام (ع)، تنها چیزی که نمود برجسته ای داشت، تکلیف الهی و عمل به وظیفه دینی و کسب رضای الهی بود

2. عزت مداری و زندگی سعادتمندانه


یکی ا زمهمترین وظایف هر مسلمان این است که در برابر دین الهی و سرنوشت امت اسلامی، احساس مسؤولیت داشته باشد. و فقط به زندگی شخصی خود و وظایف فردی نیندیشد؛ بلکه در مقابل هر اقدامی که عزت و سعادت امت را به خطر می اندازد، واکنش مناسب از خود نشان دهد تا نااهلان زمینه ی نفوذ پیدا نکنند و در فکر آسیب رساندن به امت اسلامی نباشند.
این خصلت مهم بر رهبری دلسوز و وظیفه شناس چون امام حسین(ع) واجب تر از دیگران است. امام حسین (ع) در جریان کربلا، با اقدام شجاعانه ی خویش، درس بزرگ آزاداندیشی و عزت طلبی را به دیگران آموخت و ویژگیهای زندگی سعادتمندانه را هم در سخنان خود در طول مسیر بیان کرد و هم در عمل نشان داد. و این پیام افتخار آمیز را در جهان به نام خود ثبت کردکه «زندگی به فرو رفتن وفروآمدن نفس نیست. بسیاری از انسان ها مرده های متحرکی هستند که فقط خواص حیات حیوانی دارند».
در گیرودار مشکلات و فراز و نشیب های زندگی، گاهی صحنه هایی پیش می آید که انسان ها به خاطر رسیدن به منافع دنیا یا حفظ آن و یا تأمین تمنیّات و خواسته های ناچیز و مقام و مسؤولیت یا چند روز زندگی بیشتر، هر گونه حقارت و اسارت را می پذیرند. امّا مردان الهی و آزاداندیشان جوانمرد، گاهی با ایثار جان هم، بهای «آزادگی» را می پردازند و تن به ذلّت نمی دهند.
امام حسین (ع) فرمود:
موت فی عز خیر من حیاه فی ذل
مرگ با عزت بهتر از حیات ذلیلانه است. (4)
امام شهیدان سرافراز در مسیر کربلا، پس از برخورد با سپاه حرّ، اشعاری را با مطلع ذیل زمزمه کرد:
سامضی و ما بالموت عار علی النقی
اذ مانوی حقا و جاهدا مسلما
در آخر آن نیز فرمود:
من از مرگ باکی ندارم. مرگ، راحت ترین راه برای رسیدن به عزّت است. مرگ در راه عزّت، زندگی جاودانه است و زندگانی ذلت بار، مرگ بی حیات است. مرا از مرگ می ترسانی؟ چه گمان باطلی! همّتم بالاتر از این است که از ترس مرگ، ظلم را تحمّل کنم. بیش از این نمی توانید که مرا بکشید. مرحبا به مرگ در راه خدا. ولی با کشتنم نمی توانید شکوه و عزّت و شرف مرا از بین ببرید. چه هراسی از مرگ؟ (5)
آن حضرت در خطابه ی پرشور دیگری در کربلا، خطاب به سپاه کوفه، در ردّ درخواست ابن زیاد، مبنی بر تسلیم شدن و بیعت با یزید فرمود:
الا وان الدعی ابن الدعی قد رکز بین اثنتین، بین السله و الذله و هیهات منا الذله، یابی الله لنا ذلک، و رسوله و المؤمنون، و حجور طابت و طهرت، وانوف حمیه و نفوس ابیه من ان نؤثر طاعه اللئام علی مصارع الکرام.
ابن زیاد، مرا میان کشته شدن و ذلّت مخیّر قرار داده، هیهات که من جانب ذلّت را بگیرم. این را خدا و رسول و دامان های پاک عترت و جان های غیرتمند و با عزّت نمی پذیرند. هرگز اطاعت از فرومایگان را بر سعادت و شهادت کریمانه ترجیح نخواهیم داد. (6)

3. تشکیل حکومت اسلامی


حکومتی که از ملاک های ارزشی و معیارهای اصیل دینی فاصله بگیرد. «فساد» در پیکره ی آن ریشه می دواند و راه مبارزه با فساد و زدودن لغزشها و انحرافات از امت اسلامی، تذکر به متولیان و مسؤولان نسبت به رفتار عادلانه و اجرای دقیق قانون و عمل به کتاب و سنّت الهی و حرکت اصلاحگرانه ای است که امام حسین (ع) از آن غافل نبودند و در حرکت و قیام خویش آن را دنبال می کردند. حضرت همیشه بر اوضاع نابسامان جامعه معترض بود و هرگز مهر سکوت بر لب نمی زد.
همچنین از وظایف رهبران الهی، تشکیل حکومتی است که بر پایه ی آیین آسمانی، شکل گیرد و هدفش شکوفایی استعدادهای انسانی و بالندگی دین و ارزش های آن باشد.
امام حسین (ع) درباره ی شایستگی خود به این امر به سپاه حر می فرماید:
ای مردم! اگر شما از خدا بترسید و حق را برای اهلش بشناسید، این کار بهتر موجب خشنودی خداوند خواهد بود و ما اهل بیت پیامبر، به ولایت و رهبری، از این مدعیان نالایق و عاملان جور و تجاوز، شایسته تریم. و اگر شما به این کار (بیعت و همراهی با ما) کراهت دارید و نسبت به حق ما آگاه نیستید و بر آنچه برای ما نامه نوشتید پایدار نیستید، ما برمی گردیم. (7)
امام حسین (ع) نیز پس از مرگ معاویه و استقبال مردم عراق از امامت و دولت آن حضرت، زمینه را برای تشکیل حکومت اسلامی، مساعد یافت. این حقیقت را برخی از سخنان سیدالشهداء (ع) آشکار می سازد. آن حضرت در سخنی به این هدف اصلاحی اشاره کرده و خروج خویش را با انگیزه ی «طلب اصلاح در امّت پیامبر» معرفی کرده و فرمود: «و انما خرجت لطلب الأصلاح فی امه جدی». (8)
در جای دیگر نیز حرکت و قیام خود را نه براساس نزاع قدرت با مستبد پلیدی چون یزید یا دنیا طلبانی چون آل ابوسفیان می داند، بلکه برای آشکار ساختن «معارف دین» و «اظهار اصلاح» در شهرها و امنیت یافتن مظلومان و عمل به فرایض دینی و سنن و احکام الهی دانسته است: «... و لکن لنری المعالم من دینک و تظهر الاصلاح فی بلادک... .» (9)
ترغیبی که امام حسین (ع) در یکی از خطبه هایش جهت فداکاری و جانبازی دارد، همراه با ترسیمی از اوضاع اسف بار جامعه آن روز است که فرمود:
ألا ترون أن الحق لا یعمل به و أن الباطل لا یتناهی عنه، لیرغب المؤمن فی لقاء الله محقا، فانی لا أری الموت الا سعاده و لا الحیاه مع الظالمین الا برما.
آیا نمی بینیند که به حق عمل نمی شود و از باطل اجتناب نمی گردد؟ پس در چنین شرایطی باید مؤمن (با مبارزه اش) مشتاق دیدار خدا باشد، چرا که زندگی در چنین دوره ای مایه ی ننگ و عسرت است و مرگ، سعادت است. (10)
قیام اصلاحی اباعبدالله الحسین(ع) ریشه در نهضت های اصلاحی انبیاء داشت و او وارث خط صلاح و اصلاح پیامبران بود و در این راه جان داد تا مفاسد برچیده شود. حضرت امام خمینی (ره) در تائید این روش می فرماید:
تمام انبیاء برای اصلاح جامعه آمده اند، وهمه ی آنان این مسأله را داشتند که فرد باید فدای جامعه شود... سیدالشهداء (ع) روی همین میزان آمد و رفت و خودش را و اصحاب و انصار خویش را فدا کرد، که فرد باید فدای جامعه بشود، جامعه باید اصلاح بشود. (11)
امام امّت که قیام خویش را در همین راستا می دانست و با الهام ازنهضت عاشورا، برضد شاهان طاغوتی و مفاسد اجتماعی و نابسامانیهای اجتماعی قیام کرد، به پیوند این حرکت با قیام عاشورا چنین اشاره می کند:
سیدالشهداء (ع) وقتی می بیند که یک حاکم ظالمی، جائری در بین مردم دارد حکومت می کند، تصریح می کند حضرت که اگر کسی ببیند که حاکم جائری در بین مردم حکومت می کند، ظلم دارد به مردم می کند، باید مقابلش بایستد و جلوگیری کند، هر قدر که می تواند. با چند نفر، با چندین نفر که در مقابل آن لشکر هیچ نبود، لکن تکلیف بود آنجا که باید قیام بکند و خونش را بدهد تا این که این ملّت را اصلاح کند، تا این که این علم یزید را بخواباند و همین طور هم کرد و تمام شد... همه چیزهای خودش را داد برای اسلام. مگر مرگ ما، خون ما رنگین تر از خون سیدالشهداء (ع) است؟ چرا بترسیم از این که خون بدهیم یا این که جان بدهیم؟ (12)

پاسخ به تقاضای مردم کوفه


پس از مرگ معاویه مردم کوفه که از ستم امویان به تنگ آمده بودند. و از ورود امام حسین (ع) به مکه و مخالفت او با خلافت یزید و خودداری از بیعت با او خبردار شده بودند، نامه های گوناگونی برای آن حضرت نوشتند و آمادگی خودشان را برای پذیرفتن رهبری و امامت سیدالشهداء (ع) به روشنی بیان کردند و وعده ی پشتیبانی از دولت و حکومت دینی به رهبری امام حسین (ع) را اعلام کردند. وقتی نامه ها به دست امام (ع) رسید، در پاسخ آن ها چنین نگاشت.
به نام پروردگار بخشنده مهربان، از حسین بن علی به بزرگان و سرشناسان مومن و مسلمان، پس از حمد و ثنای الهی، آخرین نامه ی شما را توسط هانی و سعید دریافت کردم و به اهداف شما پی بردم درخواست شما در نامه هایتان این بود که ما امام و رهبری نداریم، به سوی ما بشتاب تا خداوند ما را به وسیله ی تو به حق هدایت و رهنمون سازد. اکنون برادر دینی و پسر عمویم (مسلم بن عقیل) و مطمئن ترین فرد خاندانم را به سوی شما می فرستم و به او فرمان داده ام که از نزدیک با آراء و افکار شما آشنا شود و گزارش آن را به اطلاع من برساند. اگر خواسته ی توده ی مردم و آگاهان و بزرگان شما همان باشد که در نامه ها به من نوشته اید و پیک های شما به من گفته اند، من نیز اگر خدا بخواهد، به زودی به سوی شما حرکت می کنم. به خدا سوگند! پیشوا و حاکم بر حق کسی است که به کتاب خدا و عدالت عمل کند، سر به حق سپرده و جانش را وقف خدمت به دین الهی نماید والسلام. (13)
امام خمینی (ره) در تأیید این مطلب می فرماید:
او (امام حسین (ع) مسلم (ابن عقیل) را فرستاده که مردم را دعوت کند به بیعت تا حکومت اسلامی تشکیل بدهد؛ این حکومت فاسد را از بین ببرد. اگر او هم سر جای خودش می نشست و در مدینه وقتی که مردک (یزید) می آمد می گفت که بیعت کن، می گفت بسیار خوب سلّمه الله تعالی! نعوذبالله اگر یک همچو چیزی می گفت، از خدا می خواستند؛ خیلی هم احترامش می کردند، دستش را هم می بوسیدند، روی سرشان هم می گذاشتند.(14)

4. احیای امر به معروف و نهی از منکر


حیات هر جامعه به رشد معنویات و ارزشهای والای انسانی آن بستگی دارد، و در جامعه ی اسلامی، علاوه بر اینها، به حساسیّت مردم نسبت به اجرای احکام دینی و نظارت عمومی بر شیوه اداره جامعه توسط متولیان حکومت و مسؤولان نیز بستگی دارد. به این مسئله مهم اجتماعی از بعد مکتب اسلام، «امر به معروف و نهی از منکر» گفته می شود که از واجبات دینی است و بر هر مسلمان تکلیف شده است.
آیات قرآن و روایات معصومین (ع) در اهمیّت این دو فریضه و نقش اصلاحی آن در جامعه و نیز آفات و آسیب های مفسده آمیز ترک آن، بسیار سخن گفته اند و آن را به عنوان «برترین فریضه» به شمار آورده اند که فرایض و احکام الهی دیگر، در سایه ی امر به معروف ونهی از منکر، قوام و استواری می یابد.
در بررسی و تحلیل عوامل و انگیزه های قیام کربلا به منظور دست یابی به مهمترین علت و انگیزه، به بنیادی ترین انگیزه و شاخص ترین آن یعنی «امر به معروف و نهی از منکر» بر می خوریم.
امام حسین (ع) در وصیت نامه خویش، بر این عامل تام و انگیزه والا تاکید می ورزد و هدف اصلی خود را از مخالفت با دستگاه خلافت مبتذل یزید، امر به معروف و نهی از منکر و مقابله با ظلم و جور و فساد و خیانت و بدعت ها و انحراف هایی که از همه سو، جامعه اسلامی را به محاصره درآورده و مردم را از راه روشن و صائب دین به بیراهه های فسق و گمراهی رهنمون می کردند، معرفی می نماید.
امر به معروف و نهی از منکر علت العلل قیام مقدس کربلاست و این به دلیل جایگاه رفیع این عنصر در حرکت تاریخی امام حسین (ع) و نقش بنیادین آن در به ثمر نشستن آن جهاد مقدس است.
امام حسین (ع) به حسب جایگاه مسئولیتی و رهبری امت اسلام، در عصر خود از دانش بسیار بالایی در تشخیص انحراف و کج روی در حکومت و جامعه برخوردار بود.اگر به ابعاد (بیان) امام در مسائل جامعه شناسی و حکومتی و روحیات مردم آن زمان توجه نمائیم، متوجه تیزبینی و ژرف نگری آن حضرت می شویم. ایشان می فرماید:
و انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما، و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی (ع) ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی وابی علی بن ابی طالب.
و من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری، از مدینه خارج شدم بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف ونهی از منکر و خواسته ام از این حرکت، اصلاح امور مسلمین و زنده کردن سنت و قانون جدم رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم علی ابن ابیطالب است. (15)
آن حضرت هنگام وداع مرقد مطهر رسول خدا (ص) اینگونه اظهار می کند:
اللهم ان هذا قبر نبیک محمد (ص) و انا ابن بنت نبیّک و قد حضرتی من الامر ما قد علمت؛ اللهم انّی احب المعروف وانکرالمنکر.
پروردگارا، این قبر فرستاده ات محمد مصطفی (ص) می باشد. و من پسر دختر پیامبرت هستم در این حرکت و قیام (استجابت دعوت کوفیان و مبارزه با ظلم) تو می دانی که من فریضه امر به معروف و نهی از منکر را دوست دارم.(16)

پی نوشتها:

1. الاحتجاج، ج 2، ص 37.
2. بحارالأنوار، ج 44، ص 336.
3. نفس المهموم، ص 35، فصل 3.
4. مناقب، شهر آشوب، ج 4، ص 68.
5. اعیان الشیعه، ج 1، ص 581.
6. معالم المدرستین، علامه مرتضی عسکری، ج 3، ص 101.
7. معالم المدرستین، سید مرتضی عسکری، ج 3، ص 71.
8. مناقب، شهر آشوب، ج 4، ص 89 .
9. بحارالانوار، ج 97، ص 81 .
10. تحف العقول، ص 245.
11. صحیفه ی نور، ج 15، ص 148.
12. همان، ج 2، ص 208.
13. ارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 39.
14.صحیفه ی امام، ج 2، ص 373.
15. مقتل مقرم، ص 139.
16. بحارالانوار، ج 44.


دانشجوی برتر

این متن تراوش شده از ذهن وفکر برجسته ترین دانشجوی من است.او که توانایی خلق بهترین را دارد:

گرچه سردم

 دلم گرم است

 که میدانم خدایی هست 

 که او پیدای پنهان است

 که او را در سکوتم میزنم فریاد

 و غم را میبرم از یاد

 که میدانم خدایی هست

 که او پیدای پنهان است


انقلاب اسلامی ایران

مقدمه
انقلاب اسلامی ایران به دلیل داشتن ماهیت اسلامی، انقلابی و مردمی، یکی از مهمترین رخدادهای قرن بیستم محسوب می‌شود. یکی از مهمترین ویژگیهای انقلاب اسلامی، برخورداری از پایگاه و جایگاه اسلامی و فقدان تقید فکری نسبت به مکاتب مطرح زمان خویش یعنی کاپیتالیسم و سوسیالیسم بود. انقلاب اسلامی ایران با اتکا به خدا و مکتب حیاتبخش اسلام و بهره‌گیری از رهبری داهیانه و سیره سیاسی امام امت(ره) به پیروزی رسید و با هویتی مستقل و ضمن اعلام عدم وابستگی به قدرتهای غربی و شرقی پا به عرصه ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی گذارد. انقلاب اسلامی ایران توانست دستاوردهای عظیمی در داخل کشور و در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و نیز در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی به دست آورده، جای خود را در میان قلبهای ملل محروم و مسلمان جهان باز کند و ام‌القرای جهان اسلامی را در ایران تثیبت نماید.
*سیاسی

1 ـ فروپاشی رژیم طاغوت و استقرار نظام جمهوری اسلامی: اولین دستاورد انقلاب اسلامی ایران، فروپاشی رژیم ستمشاهی پهلوی و استقرار نظام جمهوری اسلامی به جای آن بود. انقلاب اسلامی توانست با رهبری امام راحل(ره) و حمایتهای مردمی، رژیم مستبد پهلوی را که با زور و از طریق کودتا به روی کارآمده بود ساقط کرده و نظام جمهوری اسلامی را که هم ویژگی اسلامی داشت و هم دموکراتیک بود، در کشور مستقر نماید. این نظام در 12 فروردین 1358 به دستور رهبر کبیر انقلاب اسلامی به رفراندوم گذاشته شد و با رأی قاطع 98.2درصدی مردم به تصویب رسید.

2ـ فروپاشی تز جدایی  دین از سیاست: تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حاکمان و سیاستمداران ـ همگام با نظامهای غربی ـ تز جدایی دین از سیاست را تبلیغ می‌کردند. تز جدایی دین از سیاست از آن رو از سوی نظام سمتشاهی تبلیغ می‌شد که مردم را از دخالت در سرنوشت خود باز داشته و حکام مستبد و حامیان خارجی آنها با آسودگی خاطر به غارت و چپاول منابع و ثروتهای مردم این مرز بوم بپردازند. انقلاب اسلامی ایران با کشیدن خط بطلان بر تز جدایی دین از سیاست، بر اساس تعالیم اسلامی، دخالت مردم در سرنوشتشان و امور سیاسی را لازم دانسته و دیانت و سیاست را بر اساس جمله معروف شهید مدرس ـ که سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما ـ لازم و ملزم یکدیدگر دانست.
3ـ استقلال: یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی، استقلال در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و… بود. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حاکمیت کشور چه در داخل و چه خارج از آن به معنای واقعی کلمه به رسمیت شناخته نمی‌شد؛ چرا که برنامه‌ها توسط اربابان خارجی رژیم ستمشاهی طراحی و تدوین شده و برای اجرا دراختیار رژیم قرار می‌گرفت، بدون آنکه رژیم پهلوی خود دخالتی در تشخیص و تبیین آنها بر اساس مصالح و منافع ملی داشته باشد. به عبارت دیگر این حاکمیت بیگانگان بود که در ایران رسمیت داشت، نه حاکمیت ایرانی بر ایران. انقلاب اسلامی با پایان بخشیدن به حاکمیت بیگانگان در امور داخلی کشور، استقلال در تصمیم‌گیری و اجرا را در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و… به ارمغان آورده و دست اجانب و بیگانگان را برای همیشه از دخالت درامور داخلی ایران کوتاه کرد.
4ـ آزادی: در طول حکومتهای گذشته در ایران تا سال 1357 به خصوص در رژیم ستمشاهی پهلوی، آزادی مردم به عنوان یک نعمت خدادادی به رسمیت شناخته نمی‌شد و ملت از آزادی عقیده، بیان، اظهار عقیده و نظر و… محروم بودند. جو خفقان در داخل کشور به هیچ کس اجازه اظهار نظر نمی‌داد و هرگونه عقیده و نظر مخالف به شدت سرکوب می‌شد. انقلاب اسلامی ایران با از میان بردن جو خفقان و سرکوب در کشور، نعمت آزادی را برای کشور به ارمغان آورده و مردم را از این نعمت خدادادی برخوردار نمود.
5ـ مشارکت سیاسی: همان گونه که قبلاً بیان شد، در رژیم ستمشاهی مردم محلی از اعراب نداشتند و نمی‌توانستند در سرنوشت خود دخالت کنند. رژیم سلطنتی با کودتا به روی کار آمده بود و مجالس مقننه شکلی فرمایشی داشت و اثری از مشارکت سیاسی مردم به چشم نمی‌خورد. انقلاب اسلامی ایران با تغییر این وضعیت، مردم را به نسبت به سرنوشتشان حساس کرده و آنها را به مشارکت سیاسی فراخواند. کمتر از دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اصل نظام به همه‌پرسی گذارده شد و به فاصله کمی از آن انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی برگزار گردید. همه‌پرسی‌هایی که همه‌ نشان از مشارکت سیاسی گسترده مردم داشت.
*فرهنگی
1ـ استقرار ارزشهای دینی و معنوی: رژیم ستمشاهی در راستای اهداف اربابان غربی خود به مبارزه با فرهنگ اسلامی و ارزشهای دینی و معنوی مردم این مرز و بوم پرداخته و سعی داشت فرهنگ منحط غربی را جایگزین فرهنگ اسلامی و ایرانی نماید. رژیم برای تحقق این اهداف ابزارهای مختلفی چون مطبوعات، سینما، تئاتر، موسیقی و... را به خدمت گرفته و آنها را به ابتذال سوق داده بود. انقلاب اسلامی با پیروزی خود به این روند خطرناک پایان داده و فرهنگ اصیل اسلامی ـ ایرانی و ارزشهای والای دینی و معنوی را در جامعه بسط و گسترش داد.
2ـ مبارزه با بی سوادی و افزایش میزان سواد: رژیم پهلوی علی‌رغم شعارهای فریبنده خود، از رشد میزان سواد و آگاهی عمومی مردم بیمناک بود و آن را در تقابل با منافع خود و اربابان غربی‌اش می‌دید، به همین دلیل میزان سواد و با‌سوادان و نیز آگاهی عمومی مردم در طول دوران حکومت پهلوی در سطح پایینی قرار داشت. پیروزی انقلاب اسلامی موجب شد که دولتمردان مبارزه بابی‌سوادی و نیز افزایش میزان سواد و آگاهی عمومی را در دستور کار خود قرار دهند. تأسیس نهضت سوادآموزی در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز در همین راستا صورت گرفت.
3ـ حاکمیت قانون: در دوران رژیم ستمشاهی پهلوی اگرچه مملکت دارای قانون اساسی و قوانین عادی بود، ولی رژیم مستبد پهلوی اجازه حاکمیت قانون و قانونمندی را در کشور نمی‌داد و قانون در شخص اول مملکت و اطرافیان وی خلاصه می‌شد. پیروزی انقلاب اسلامی با تکیه بر تعالیم اسلام، نوید برقراری حکومتی را در ایران داد که حاکمیت قانون در آن به رسمیت شناخته شده بود. تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی و تصویب قانون اساسی در ماههای اولیه پیروزی انقلاب نیز نشان از همین امر داشت.
4ـ توجه به منزلت واقعی زنان: در دوران گذشته زنان از جایگاه واقعی خود برخوردار نبودند و به زن با دیدی ابزاری نگریسته می‌شد. نگاهی که برگرفته از فرهنگ منحط غربی بود. پیروزی انقلاب اسلامی با تغییر نگرش به زن مسلمان، زنان جامعه را متوجه جایگاه واقعی‌شان نموده و با تکیه بر مکتب والای اسلامی، مقام و منزلت واقعی زنان را به آنان نمایاند.
*اقتصادی
1ـ کاهش وابستگی به نفت و فروش ضابطه‌مند آن: در دوران گذشته اقتصاد کشور وابستگی شدیدی به نفت داشت و درآمد حاصله از فروش بدون ضابطه و ارزان نفت در راستای سیاست کشورهای غربی و در رأس‌ آنها آمریکا، صرف خرید روز افزون تسلیحات نظامی می‌شد تا ایران نقش خود را به عنوان ژاندارم منطقه به خوبی ایفا کند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست کشور به سوی کاهش وابستگی به نفت و فروش ضابطه مند آن درچارچوب اوپک متمایل گردید.
2ـ اقتصاد بدون نفت: وابستگی شدید به نفت و درآمدهای نفتی در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، اجازه توجه و شکوفایی را به بخشهای کشاورزی، صنعتی و تولیدی نمی‌داد. پیروزی انقلاب اسلامی با تغییر این سیاست، در صدد کاهش وابستگی به نفت برآمده و در این راستا، طرح اقتصاد بدون نفت در دستور کار دولت قرار گرفت.
3ـ کاهش وابستگی به خارج: بر خلاف وابستگی شدید صنایع کشور به کشورهای بیگانه و مستشاران و متخصصان خارجی در دوران رژیم ستمشاهی، پیروزی انقلاب اسلامی این نوید را داد که صنایع داخلی می‌تواند بدون اتکا به کشورهای بیگانه نیز به حیات و پیشرفت خود ادامه دهد.
4ـ خودکفایی: وابستگی اقتصاد و صنایع کشور به دنیای خارج به خصوص کشورهای غربی در رژیم پهلوی به حدی بود که بسیاری از مواد اولیه و محصولات ابتدایی صنعتی نیز از خارج وارد می‌شد و در برخی از واحدهای تولیدی صنعتی داخل تنها به مونتاژ قطعات وارداتی بسنده می‌گردید. انقلاب اسلامی با دگرگون کردن این سیاست غلط، خودکفایی را به عنوان یک اصل مهم اقتصادی و صنعتی در دستور کار دولت قرار داد.
5ـ عدالت اجتماعی: فاصله شدید طبقاتی در دوران گذشته به حدی بود که در حالی که تعداد معدودی که بیشتر وابستگان به رژیم و درباریان بودند در ناز و تنعم بوده و به غارت و چپاول بیت المال می‌پرداختند، تعداد زیادی از مردم در فقر و فلاکت به سر می‌بردند. پیروزی انقلاب اسلامی بر اساس تعالیم عالیه اسلام، عدالت اجتماعی را به عنوان یکی از مهمترین برنامه‌های خود برای کاهش فاصله طبقاتی میان مردم اعلام کرد و این نوید را داد که مردم می‌توانند در سایه عدالت اجتماعی، زندگی متوسط و شرافتمندانه‌ای را تجربه کنند. تأسیس بنیاد مستضعفان و کمیته امداد امام خمینی(ره) در همین راستا صورت گرفت.
*نظامی
1ـ کاهش خرید تسلیحات نظامی: رژیم شاه در راستای اهداف اربابان غربی خود و در رأس آنها آمریکا برای ایفای نقش ژاندارمی درمنطقه خلیج فارس به خرید روز افزون تسلیحات نظامی از طریق درآمد حاصله از فروش نفت پرداخت. خرید این تسلیحات در سالهای دهه50 به بالاترین میزان خود در طی سالهای حکومت ستمشاهی رسیده بود. با پیروزی انقلاب اسلامی این روند متوقف شده و خرید تسلیحات نظامی فقط در چارچوب معین و در قالب دفاع مشروع صورت پذیرفت.
2ـ خودکفایی و کاهش وابستگی به غرب: وابستگی ایران به کشورهای غربی و آمریکا در زمینه تسلیحات نظامی در رژیم پهلوی به حدی بود که نه تنها ابتدایی‌ترین وسایل نظامی از غرب وارد می‌شد، بلکه مستشاران نظامی فراوانی نیز در ارتش مشغول کار بودند. با پیروزی انقلاب اسلامی روند کاهش وابستگی نظامی به غرب آغاز شده و با اخراج مستشاران نظامی بیگانه، خودکفایی نظامی در دستور کار ارتش و سپاه پاسداران قرار گرفت.
3ـ تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کمیته انقلاب اسلامی: با پیروزی انقلاب اسلامی، شرارتهای عناصر ضدانقلاب و خودفروخته داخلی و توطئه‌های خارجی باعث شد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کمیته انقلاب اسلامی برای حفاظت و پاسداری از مرزهای کشور و ارزشهای اسلامی و انقلابی تأسیس گردد.
*جهان اسلام
1ـ اعاده هویت و بازگشت به خویشتن: پیام انقلاب اسلامی به مسلمانان جهان، اعاده هویت و تشویق به بازگشت به ریشه های اصیل اسلامی‌ بود. نگاهی به جنبشهای اسلامی در جهان و برخورد قهرآمیز با مسلمانان، حاکی از تأثیر اندیشه انقلاب اسلامی بر جهان اسلام است.
2ـ دمیدن روح تازه در کالبد حرکتهای اسلامی: اندیشه و تفکر انقلاب اسلامی که نشأت گرفته از مکتب حیاتبخش اسلام و سیره سیاسی امام‌(ره) بود، در کالبد حرکتهای اسلامی در جهان اسلام روح تازه‌ای دمید و موج اسلام‌ گرایی در جهان اسلام، معادلات و نظم نوین جهانی را دستخوش تغییر و تحولات شگرفی نمود.
3ـ تأثیر در کشورهای همسایه، غربی و آفریقایی: کشورهای مصر، الجزیره، پاکستان، ترکیه، سودان، فلسطین اشغالی، عراق و فلیپین، تعدادی از سرزمینهای اسلامی است که شدیداً تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران قرار گرفت. برپایی دولت نظامی در الجزایر، تصفیه اسلام‌گرایان و اعمال سخت‌ترین شیوه‌های سرکوب علیه مسلمانان مصری و بوسنی هجوم سربازان آمریکایی به سومالی، تحریم اقتصادی سودان و... نمونه‌هایی از هراس غرب از توسعه اسلام گرایی در کشورهای آفریقایی است.
4ـ تأثیر در کشورهای منطقه خاورمیانه: نگاهی کوتاه به قلب منطقه خاورمیانه نشانگر این واقعیت است که قیام پر خروش مسلمانان فلسطینی، تنها نیروی تهاجمی علی سیاستهای توسعه‌طلبانه و ضد اسلامی رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی محسوب می‌شود.
5ـ تأثیر در کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز: اسلام در کشورهای این حوزه پس از هفتاد سال تضعیف و سرکوب دین و مذهب توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق، تجدید حیات یافته و مردم این کشورها ضمن روی آوردن به اسلام، توجه خویش را معطوف انقلاب اسلامی نموده‌اند.
*ملتهای غیر مسلمان
1ـ بازگشت به آرمانهای والای دینی: طی سالهای اخیر بارها از سوی صاحبنظران و مسئولان سیاسی و مذهبی جهان غرب به این نکته تأکید شده است که دور ماندن جامعه از احکام دینی باعث رواج فساد و بی نظمی در جوامع غربی شده و تنها راه نجات از این منجلاب فساد و تباهی‌، بازگشت به آرمانهای والای دینی است. گسترش این اندیشه را می‌توان یکی از مهمترین تأثیرات انقلاب اسلامی در کشورهای غیر مسلمان دانست.
2ـ موج اسلام‌خواهی: انقلاب اسلامی ایران موج جدید و فراگیری از تفکر اسلامی در جهان غرب به وجود آورد. این موج فراگیر که کانون‌های قدرت و ثروت را در جهان غرب تهدید می‌کند، کشورهای غربی را به مقابله و مبارزه با آن وا داشته است.
3ـ به هم‌زدن نظام دوقطبی و نظم جهانی: پیروزی انقلاب ‌اسلامی‌ ایران با به‌هم ریختن نظام دوقطبی و نظم جهانی، معادلات ابرقدرتها و کشورهای بزرگ غربی را در مناطق مختلف جهان به ویژه منطقه خاورمیانه و خلیج فارس به هم‌زد.
4ـ ظهور تمدن نوین اسلامی: پیروزی انقلاب اسلامی ایران با نوید دادن ظهور تمدن نوین اسلامی در سطح جهان، کشورهای بزرگ غربی و در رأس آنها آمریکا را به تأمل و تکاپو برای مقابله با این تمدن واداشت.
5ـ تحت‌الشعاع قرار دادن جنگ سرد: پیروزی انقلاب اسلامی ایران توانست جنگ سرد میان دو ابرقدرت آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق را که از مدتها پیش آغاز شده بود، تحت الشعاع قرار دهد.
6ـ ظهور سیاست نه شرقی و نه غربی در جهان: پیروزی انقلاب اسلامی ایران سیاست جدیدی را در عرصه بین‌المللی مطرح کرد که عبارت از سیاست نه شرقی و نه غربی بود. این سیاست که برای اولین بار در سطح جهان مطرح می‌شد، نوید استراتژی جدیدی را می‌داد که کشوری بر پایه تعالیم اسلامی و در کنار حفظ استقلال خود، روابط خود با سایر کشورها را بر اساس یک اصل جدید پایه ریزی و اجرا نماید. اصلی که قرار بود برای اولین بار در سطح جهان توسط یک کشور مستقل تجربه شود.