انتخابات مجلس یازدهم
دکتر طیبه نیک رفتار عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
با ائتلاف کاندیداهای مستقل سراسر کشور
کاندیدای مستقل یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی
حوزع انتخابیه تهران،ری شمیرانات و پردیس
دکتر طیبه نیک رفتار عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
با ائتلاف کاندیداهای مستقل سراسر کشور
کاندیدای مستقل یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی
حوزع انتخابیه تهران،ری شمیرانات و پردیس
سلام بر پدر و الگوی بزرگوارم
تبریک میگویم حاج قاسم عزیز
بسم الله قاصم الجبارین
راهت ادامه دارد بزرگ مرد وطن...
دلم برایت تنگ می شود پدر.....
روزنامه الجریده در گزارشی اختصاصی ادعا کرد ایران در اقدامی بی سابقه و برای نخستین بار از طریق کویت یک پیام رسمی مکتوب به عربستان و بحرین ارسال کرده و در آن ابتکارش در زمینه برقراری صلح در خلیج فارس را تشریح کرده است.
به گفته الجریده، پیام ایران که توسط حسن روحانی امضا شده، به معاون وزیر خارجه کویت تحویل داده شده، چون روابط میان ایران و این دو کشور روابط رسمی وجود ندارد. ایران از طریق مجاری دیپلماتیک این امر را دنبال و از کشورهای منطقه در این خصوص واکنش مثبتی دریافت کرده است. بر اساس پیشنهاد ایران، اختلافات موجود میان ایران و کشورهای عربی، از طریق برگزاری نشست سران، احتمالا در کویت، حل و فصل میشود.
براساس آمار مجمع جهانی اقتصاد در مورد شاخصهای رقابتپذیری گردشگری ایران و مقایسه آن با رقبای منطقه خود در زمینه گردشگری میتوان بیان داشت ایران طی سالهای اخیر در بسیاری از شاخصها رشد مطلوبی داشته است. ایران در سال 2011 رتبه 114 از بین 139 کشور، در سال 2013، با 16 پله صعود، رتبه 98 از بین 140 کشور، در سال 2015 رتبه 97 از بین 141 کشور و در نهایت در سال 2017 با 4 پله صعود، رتبه 93 از بین 136 کشور جهان را به خود اختصاص داده است. امتیاز ایران در شاخص رقابتپذیری سفر و گردشگری 2017، معادل 3.4 است که این امتیاز در سال 2015، 3.4 بوده است. همچنین رتبه ایران از جایگاه نهم در بین کشورهای خاورمیانه در سال 2015 به جایگاه هشتم در سال 2017 در این گروه صعود کرده است. روند روبهرشد ورود گردشگران به ایران و وضعیت بسیارمطلوب در شاخصهایی همچون قیمت رقابتی در کنار روند روبهرشد در سایر شاخصهای رقابت پذیری، نشاندهنده جذابیتهای سرمایهگذاری در صنعت گردشگری ایران است
بر اساس آمار سازمان گردشگری، سهم صنعت گردشگری ایران از تولید ناخالص داخلی، حدود 119 میلیون دلار (معادل 2.4 درصد) است که پیشبینی میشود در سال 1402، به چهار درصد افزایش یابد. همچنین در حال حاضر، 475 هزار ایرانی در صنعت گردشگری و صنایع مرتبط با آن مشغول به کارند که این میزان، 1.2 درصد از کل نیروی کار فعال در ایران را تشکیل میدهد و بر اساس برنامههای دولت، باید تا سال 1402، به 3.2 درصد افزایش پیدا کند.
مطابق آمارهای منتشره از سوی سازمان جهانی گردشگری، گردشگری ایران در سال گذشته (1395) 12 درصد رشد داشته، درحالیکه رشد جهانی گردشگری 4 درصد بوده است. شاید بههمین دلیل، سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه گردشگری طی سال 95، رشدی 20 تا 30 درصدی را بههمراه داشته است. بااینحال براساس اعلام رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، طی دو سال گذشته، آمار ورود گردشگران خارجی به کشور تنها 4.6 دهم درصد گردشگران دنیا بوده است
مفاهیم صنعت گردشگری در مورد طبیعت با مسافرت، ارتباط نزدیکی دارد. از زمان آغاز تمدن بشری، این موضوع پدیده ای انسانی بوده است. گردشگری در طبیعت، عاملی حساس در زنده ماندن انسان، کشف طبیعت و شناخت ناشناخته هاست. در اوایل دوران زندگی بشر، انسان ها به عنوان قبایل ابتدایی در جستجوی شکار و غذا به مسافرت رفتند. بعدها، با توسعه فعالیت های کشاورزی و یک جانشینی، مکان ها و پایگاهی ایجاد شد که خود مقصدی برای مسافران گردید. سپس جنبش انقلاب صنعتی باعث شد تا مقصد های مختلفی را برای سفر و گردشگری مطرح کنند. پس از آن شیوه مسافرت تغییر پیدا کرد و آسان تر و ایمن تر شد.
گردشگری و خدمات این صنعت را برای کسانی که قصد تحصیل در این زمینه و یا کار در این زمینه دارند تعریف می نماییم. صنعت گردشگری، نوعی صنعت خدماتی است که ترکیبی از بخش های اقتصادی مختلف است که به ارائه خدماتی هم چون مسکن و اقامت، غذا، نوشیدنی، حمل و نقل و خدمات تفریحی می پدازد و با صنعت توزیع و خدمات فروش اجناس و خدمات همکاری می کند. صنعت گردشگری در کنار اصطلاحاتی همانند بهره وری، درآمدزایی و اشتغال، رشد اقتصادی، توسعه اجتماعی، و غیره استفاده می شود. اما هیچ کالایی مانند دیگر تولیدات صنعتی تولید نمی کند که بتوانید آن را خریده و با خود به خانه تان منتقل کنید.
از این رو، گردشگری یک صنعت مهمان نوازی و یک پل بین مردم مختلف دنیاست. صنعت گردشگری بیشترین استفاده را از مردم به نسبت دیگر صنایع دارد و سهم ارزشمندی را در اقتصاد جهان از آن خود کرده است.
اکوتوریسم (Eco-tourism): صنعت گردشگری که تاثیر مینیمالیستی و کمی بر محیط طبیعی شکننده داشته باشد و بر فراهم نمودن طبیعتی بر پایه تجربیات گوناگون تمرکز استوار است.
گردشگری اخلاقی (Ethical Tourism): از دیگر مفاهیم صنعت گردشگری است. مفهوم گردشگری در یک مقصد مشخص که به مسائل اخلاقی می پردازد و برایش اهمیت دارد. برای مثال بی عدالتی اجتماعی، حقوق بشر، رفاه حیوانات و یا محیط زیست از جمله نقاط توجه گردشگری اخلاقی است.
گردشگری محیط زیست (Environmental tourism): گردشگری که در محیط های طبیعی اتفاق می افتد و تاکید بر فهمیدن و حفظ محیط طبیعی دارد.
ژئوتوریسم (Geotourism): مفهوم دیگری در بین مفاهیم صنعت گردشگری و توریسم است که ویژگی جغرافیایی یک مکان را مد نظر دارد. از محیط طبیعی گرفته تا میراث تاریخی، زیبایی شناسی، فرهنگ و رفاه ساکنان آن را هم در بر می گیرد. (بر پایه تعریف مجله نشنال جئوگرافیک)
گردشگری طبیعت (Nature Tourism): سفر مسئولانه به مناطق طبیعی، که محیط زیست را حفظ می کند و رفاه مردم محلی را بهبود می بخشد. (منبع: پارک تگزاس و حیات وحش)
گردشگری مبتنی بر طبیعت (Nature-based tourism): اصطلاح گسترده ای که تمام تجارب مفاهیم صنعت گردشگری را در محیط های وحشی و طبیعی در بر می گیرد. گردشگری مبتنی بر طبیعت شامل تمام اشکال گردشگری است که از محیط های طبیعی نسبتا دست نخورده با جاذبه های مختلف و محیط های اولیه، تشکیل شده است. این مفهوم از صنعت گردشگری می تواند شامل فعالیت های فکری، هیجانی و غیرمخربی باشد که به نوبه خود می تواند شامل اکوتوریسم و گردشگری حفاظتی (conservation tourism) نیز بشود.
گردشگری فقر زدا (Pro-poor Tourism): گردشگری که نتیجه آن افزایش سود خالص برای مردم فقیر در یک مقصد گردشگری است.
گردشگری مسئولانه (Responsible Tourism): گردشگری که منافع جوامع محلی را به حداکثر ظرفیت آن برساند؛ عوام منفی اجتماعی یا محیطی را به حداقل برساند و به مردم محلی کمک کند تا فرهنگ های شکننده و زیستگاه ها و گونه ها را حفظ نمایند.
گردشگری پایدار (Sustainable Tourism): گردشگری که تاثیرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی کامل و جامعی برای زمان حال و آینده خود به همراه داشته باشد. به نیازهای بازدیدکنندگان، صنعت های مختلف، محیط زیست و جوامع میزبان نیز رسیدگی می کند. البته کسانی که در رشته گردشگری و جهانگردی تحصیل می کنند، در منابع مختلف تعریف متفاوتی را برای این نوع مفهوم صنعت گردشگری پیدا خواهند کرد. هر چند که مجموع مفاهیم هر یک از این تعاریف، یکسان است.
گردشگری حیات وحش (Wildlife tourism): از دیگر مفاهیم صنعت گردشگری است که ارتباط نزدیکی با حیات وحش و طبیعت را فراهم می کند.
ادامه دارد
1) آشنایی با دسته دیگری از موج های موجود در اطراف به نام امواج الکترومغناطیسی
2) خواص مشترک بین امواج الکترومغناطیسی و امواج مکانیکی
3) خواص ویژه امواج الکترومغناطیسی
همه شما با امواج مکانیکی آشنایی دارید. این امواج را در مطلب "طبقه بندی امواج" مورد بررسی قرار دادیم. امواجی که در طول طناب منتشر می شوند، امواج صوتی، امواج روی سطح آب، موج های زلزله، امواج تشکیل شده در لوله های صوتی و .... همه از نوع امواج مکانیکی اند که به دو دسته طولی و عرضی یا ترکیب طولی و عرضی تقسیم می شوند که همگی به محیط مادی برای انتشار نیاز دارند وگرنه به زودی از بین می روند. آیا نوع دیگری از امواج وجود دارند که بتوانند در محیط خلا یا غیر مادی وجود داشته باشند؟ البته !
اگر راداری بر روی هواپیما بودید، می توانستید به خلبان در جهت یابی کمک کنید و اگر مانند جغد یا مار بودید، می توانستید در شب نیز به راحتی حرکات موجودات اطراف خود را حس کنید. اگر دوربینی که به اشعه ایکس حساس است، داشته باشید، می توانید درون بدن انسان و ساختمان های اطراف را به راحتی مشاهده کنید!!!
به نظر شما این توانایی از چه چیزی ناشی می شود؟ چه خاصیتی در این موارد وجود دارد؟
نوری که ما می توانیم دنیای اطراف خود را مشاهده کنیم، تنها یک قسمت کوچک از دسته بزرگی از امواج خاص الکتریکی و مغناطیسی است. در شکل بالا می بینید که به دلیل شکل خاص کروی قطرات باران، هنگام تابش نور خورشید به آن ها، نور آبی موجود در نور سفید خورشید، بیشتر از نور قرمز شکسته می شود و طیف نور زیبایی پدیدار می شود. این پدیده زیبا نمونه ای از امواج الکترومغناطیسی اطراف ماست. حال بیشتر با امواج الکترومغناطیسی و طیف آن آشنا می شویم.
تابش الکترومغناطیس، شکلی از انرژی است که یا از نوسان الکتریکی و مغناطیسی تولید می شود و یا از حرکت ذرات باردار که درون ماده یا خلأ حرکت می کنند. میدان های الکتریکی و مغناطیسی با زاویه 90 درجه نسبت به هم در فضا منتشر شده و با هم ترکیب می شوند؛ در نتیجه جهت انتشار موج حاصل از نوسان این دو میدان، هم بر میدان الکتریکی عمود خواهد شد و هم بر میدان مغناطیسی.
نور و دیگر انواع انرژی تابشی (تشعشعی) را که از منبع تابش خاصی منتشر می شوند، طیف الکترومغناطیسی نام گذاری کرده اند.
چشم ما فقط قادر به دیدن محدوده کمی از طیف الکترومغناطیسی است، قسمتی از طیف الکترومغناطیسی که چشم ما قادر به دیدن آن است، نور مرئی نامیده می شود. برای راحتی، نور مرئی را با نام نور و بقیه انواع موج های موجود در طیف شکل بالا را امواج الکترومغناطیسی می نامیم.
تمام این امواج با سرعت نور (سیصد هزار کیلومتر در ساعت) منتشر می شوند؛ یعنی این امواج می توانند با چنین سرعتی در مدت یک دقیقه، چهارصد بار دور دنیا را طی کنند!
نور مرئی که برای چشم ما قابل دیدن است از محدوده نور قرمز (با کم ترین فرکانس و بلندترین طول موجی که چشم ما می تواند شناسایی کند) شروع شده و بعد از نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی به نور بنفش (با بیشترین فرکانس و کوتاه ترین طول موج) می رسد.
در تمام امواج الکترومغناطیسی، انرژی نامحدود با مقداری خاص در هر بار تشعشع در فضای اطراف منبع تشعشع با سرعت نور منتشر می شود. برای همین در طیف الکترومغناطیسی، انرژی بر حسب طول موج (یا فرکانس) طبقه بندی شده است.
1) تابش الکترومغناطیسی می تواند از فضای خلأ هم عبور کند، پس نیازی به ماده برای انتشار ندارند (مثلا نور خورشید از فضای خلأ عبور می کند و به سطح زمین می رسد)؛ در حالی که بیشتر امواجی که تا به حال با آن ها آشنا شده اید، باید داخل ماده منتشر شوند( مانند امواج صوتی که به محیط مادی گاز، مایع و جامد نیاز دارند تا شنیده شوند!).
2) امواج الکترومغناطیسی از نوع عرضی هستند ولی خواص آن ها با موج های عرضی که قبلا با آن ها آشنا شده اید مانند موج ایجاد شده در طناب کاملا متفاوت است.
3) سرعت نور همیشه ثابت است (مقدار تقریبی آن 300 هزار کیلومتر در ساعت و مقدار دقیق آن 299 هزار کیلومتر در ساعت یا 2.99792458 x 108 متر بر ثانیه است). امواح الکترومغناطیسی در خلأ می توانند با این سرعت منتشر شوند.
4) طول موج این امواج، یا بین دو قله یا دو دره محاسبه می شود.
5) امواج الکترومغناطیسی دارای اندازه حرکت هستند.
6) امواج الکترومغناطیسی می توانند قطبیده (پلاریزه) شوند زیرا از ارتعاش ذرات باردار الکتریکی تولید می شوند(با مفهوم قطبش بعدها آشنا خواهیم شد).
نکته:
علاوه بر امواج مکانیکی و الکترومغناطیسی، امواج دیگری هم هستند که در کتاب درسی به آن ها اشاره نشده است. امواجی مانند امواج دوبروی(یا امواج ماده)، موج های رایلی( سطحی ) و امواج الاستیک. البته امواج الاستیکی از دسته امواج مکانیکی هستند اما آن ها را در دسته جداگانه ای بررسی می کنند. امواج سطحی نیز می توانند هم مکانیکی باشند و هم الکترومغناطیسی!
مقلات علمی و متون علمی در رشته های مختلف با قیمت مناسب و کیفیت عالی ترجمه می شود
مدت زمان انجام کار به صورت توافقی و به نفع و نظر شما خواهد بود
در صورت تمایل کامنت بگذارید و ایمیل خود را رائه نمائید تا با شما ارتباط گرفته شود
هشدار به «نفوذ دشمن» را باید یکی از مهمترین محورهای بیانات رهبری طی دو ماه اخیر دانست،
آخرین باری که معظمله در این باره سخن گفت در جمع فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که تصریح فرمودند: «نفوذ اقتصادی و امنیتی البته خطرناک است و پیامدهای سنگینی دارد اما نفوذ سیاسی و فرهنگی دشمن، خطر بسیار بالاتری است که همه باید مراقب آن باشند». تأکید چند باره ایشان گویای چنین مسئلهای است که نظام سلطه همچنان تلاش دارد تا با ابزارهای مختلف راه نفوذ و سپس سلطه را بر جمهوری اسلامی ایران هموار سازد، نفوذی که در حوزه سیاسی و فرهنگی بسیار خطرناک است.
معظمله در ادامه اینگونه تشریح میکنند و میفرمایند: «در زمینه سیاسی نیز بیگانگان به دنبال نفوذ در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیمسازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهتگیریها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، بر اساس خواست و اراده بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد.
ایشان اوایل شهریورماه در دیدار علما، صاحبنظران و میهمانان اجلاس مجمع جهانی اهل بیت (ع) و اجلاس اتحادیه رادیو تلویزیونهای اسلامی، در خصوص توافق هستهای ایران و اهداف جبهه استکبار فرمودند: «نیت آنها این بود که از این توافق راهی پیدا کنند برای نفوذ در کشور؛ ما این راه را بستیم... نه نفوذ اقتصادی امریکا را در کشور اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی و نه نفوذ فرهنگی. با همه توان - که بحمدالله این توان، امروز زیاد هم هست- با این نفوذ مقابله خواهیم کرد.»
این دیدگاه حکیمانه بیان می کند که نظام سلطه و بهویژه امریکاییها مذاکرات و توافقنامه هستهای را هدف نهایی نمیبینند و هدف راهبرد آنها تغییر حاکمیت در ایران است آن هم به واسطه نفوذ سیاسی و فرهنگی که به خودی خود میتواند زمینهساز استحاله حاکمیت را فراهم سازد.
مصداق های معظم له کاملا در موارد ذیل بر علیه جمهوری اسلامی ایران مشهود است:
تغییر حاکمیت در ایران، محور ثابت سیاستهای امریکا
«لزوم تغییر حاکمیت در ایران» یکی از اهداف عمده غرب است که در آن از مقامات امریکایی میخواهد از توافق هستهای برای نفوذ به ایران و در نهایت تغییر رژیم استفاده کنند؛. «جزئیات فنی توافق جامع هستهای ایران از زمان حصول آن مورد بررسی قرار گرفته است، اما یک مسئله حیاتی مورد توجه قرار نگرفته که به غایت شایسته توجه است: این توافق برای مردم ایران که عمیقاً در آرزوی آیندهای دموکراتیک برای سرزمینشان هستند، به چه معنی است؟ بیاعتنایی به حقوق بشر یکی از معایب اساسی توافق هستهای به شمار میرود. وقتیکه نماینده عالی اتحادیه اروپا اظهار میدارد که او امیدوار است این توافق آغازگر «فصل جدیدی» در روابط با ایران باشد، میتوان این واژگان را به هر نحوی – از تعهد سرسختانه برای دفاع از حقوق بشر تا رد اتهام سوءاستفاده [از حقوق بشر] بهمنظور انجام داد و ستد با حکومت اسلامی ایران- تعبیر کرد.»
بنجامین وینتال در ادامه با اشاره به کارکرد شبکههای فناوری نظارتی پیشرفته برای کمک به فتنهگران در سال 88 خاطر نشان میکند: «... توافق هستهای... جنبه مثبتی هم دارد، شاید این توافق برایمان تنها 10 سال زمان به منظور نابود ساختن حکومت ایران خریده باشد... با در نظر داشتن این مسئله این مدت زمان باید بهطور کارآمد و تأثیرگذاری مورد استفاده قرار گیرد.»
تأکید کری بر براندازی در ایران و حمایت از تجدیدنظرطلبان
سیاستمداران ارشد امریکایی هم نظرشان با بنجامین وینتال بسیار شباهت دارد به طوری که طی مدت اخیر بارها از لزوم ایجاد ناآرامیهای اجتماعی و حمایت از جریان تجدیدنظرطلب با هدف تغییر حاکمیت سیاسی در ایران سخن به میان آوردهاند.
به عنوان نمونه جان کری در جلسه سؤال و جواب در شورای روابط خارجی امریکا بار دیگر اشاره میکند که سران ایالاتمتحده امریکا همچنان امیدوارند - که با اعمال تحریمهای اقتصادی ضمن افزایش مشکلات معیشتی مردم و بهوجود آمدن معضلاتی مانند بیکاری و تورم – نارضایتی اجتماعی بهوجود آورند و مردم را در مقابل حاکمیت قرار دهند؛ شبیه همان چیزی که جماعتی در سال 88 صورت دادند و تلاش کردند با ایجاد نافرمانی مدنی، استحاله رسمی نظام را عملیاتی کنند.
کری در این باره توضیح میدهد: «گذشت 15 سال میتواند تغییرات زیادی در ایران ایجاد کند.... باور من این است که در 15 سال، در یک کشور اتفاقاتی میافتد. اگر به ایران امروز نگاه کنید، میبینید که کشوری دارای مردمی با تحصیلات است که پیشتر با همه کشورهای منطقه از جمله اسرائیل روابطی دوستانه داشت. میدانید که سرزمین پارس، تاریخی طولانی دارد و واقعیت این است که این جوانان که 25درصد آنان بیکار هستند، آینده میخواهند.
اگر به تهران بروید، من نبودهام ولی دوستان من که رفتهاند به من گفتهاند که جوانان به دنبال گوشیهای هوشمند هستند و میخواهند بخشی از دنیا باشند. من نمیدانم تا 15 سال دیگر چه اتفاقی میافتد جز اینکه میدانم اتفاقات زیادی روی میدهد. مسئله اینجاست که شما نمیتوانید تغییر را خلق کنید بلکه باید احتمالات را بیازمایید....»
اوباما: توافق هستهای، میانهروها را در ایران تقویت میکند!
بهرهبرداری از نیازها و مشکلات جوانان ایرانی و سهم جریان مدعی اصلاحطلبی از اهداف عالی مقامات امریکایی زمانی ممکن است که به سخنان چند هفته گذشته اوباما هم نگاهی گذرا بیندازیم.
وی در مصاحبه با رادیو ملی کشورش تأکید میکند: «من سعی ندارم از (پاسخ به) سؤال شما اجتناب کنم. فکر میکنم در داخل ایران رویکردهای متفاوتی وجود دارد. من فکر میکنم تندروهایی داخل ایران هستند که فکر میکنند کار درست برای انجام دادن مخالفت با ما، جستوجو و تلاش برای نابودی اسرائیل و ایجاد خرابی در مکانهایی چون سوریه یا یمن و لبنان است.»
رئیس دولت امریکا در ادامه بهصورت ضمنی از جماعت مدعی اصلاحطلبی در داخل نام برده و از لزوم جلب نظر آنها توسط کشورش سخن به میان میآورد: «همچنین فکر میکنم دیگرانی در داخل ایران هستند که فکر میکنند این کار غیرسازنده است و ممکن است اگر ما این توافق هستهای را امضا کنیم، ما دست (توان) آنهایی را که نیروهای میانهروتر داخل ایران هستند، تقویت میکنیم. اما موضوع کلیدی که میخواهم مطرح کنم آن است که توافق (هستهای) این موضوعات را در نظر نمیگیرد. حتی اگر این تغییرات رخ ندهد، باز هم بسیار بهتر است که ما توافق را داشته باشیم.»
در حالی اوباما بار دیگر صحبت از روی کارآمدن جریان معتدل (بخوانیم تجدیدنظرطلبان) میکند که وی چند روز قبل از این مصاحبه در گفتوگو با «انپیآر» اعتراف میکند مذاکرات هستهای با ایران به دلیل ناتوانی امریکا از تغییر نظام ایران بوده است.
ابزار داخلی زمینهساز نفوذ و تغییر دشمن در کشور
همانگونه که از اظهارات و جهتگیریهای شخصیتها و رسانههای نظام سلطه پیداست توافق هستهای و مذاکرات پیرو آن تنها هدفی میان مدت برای غرب به شمار میآید و غایت راهبرد آنها در عبارت «تغییر حاکمیت در ایران» خلاصه میشود و چنین گزینهای هیچگاه از دسترس آنها خارج نخواهد شد؛ همان موضوعی که رهبر معظم انقلاب اسلامی هم در بیانات خود به آن اشاره میکنند. اساساً به باور مقامات امریکایی رسیدن به توافق جامع با مؤلفههای مورد نظر آنها میتواند مقدمات تغییر حاکمیت در ایران را بهتر فراهم کند، چراکه نه تنها صنعت هستهای ایران به عنوان قدرتی بازدارنده نابود شده بلکه با دسترسی به مراکز نظامی و دفاعی ایران میتوانند برآورد بهتر و دقیقتری از قدرت نظامی کشور بهدست آورند تا در فرصت مناسب از آن بهرهبرداری کنند. آنها همچنین به روی کارآمدن جماعت تندروی تجدیدنظرطلب طی سالهای 94 تا 96 هم امید بسته و انتظار دارند با روی کار آمدن این جریان در رأس قدرت زمینه آشوبهای خیابانی و غائلهسازیها علیه حاکمیت هم شکل گستردهای به خود بگیرد.
تغییر باورها زمینه تغییر حاکمیت
براساس ایده رهبر انقلاب «تمرکز دشمنان روی تغییر باورها جامعه» در دیدار اخیر میفرمایند میتوان اهداف چهارگانه نظام سلطه در مقابل ایران را اینگونه تشریح کرد:
1 - تغییر در باورها و اعتقادات
مهمترین مؤلفه جنگ نرم، تغییر در باورهای مردم میباشد، چراکه لازمه تغییرات بنیادی مسیر هر جامعهای به تغییر در باورهای آن جامعه بستگی دارد.
2 -تغییر در افکار و اندیشه
هدف مهم دیگر جنگ نرم، تغییر افکار و اندیشه مردم بوده که تنها به وسیله دگرگونی در باورها و اعتقاد جامعه ایجاد میشود.
3 - تغییر رفتار
اما تغییر رفتار هر جامعهای متکی بر تغییر در اعتقادات و باورها و تفکر و اندیشه مردم آن جامعه است چراکه بدون تغییر در اعتقادات و باورهای جامعه نمیتوان رفتارهای آنان را تغییر داد.
4 - تغییر ساختار حکومت
البته مهمترین هدف جنگ نرم، تغییر حاکمیت سیاسی کشور هدف است و هدفی که لازمه آن تحقق سه شرط قبل بوده و از سوی دیگر نیازمند رویگردانی مردم از کارگزاران و مسئولان است.
بنابراین لازم است با در نظر داشتن منافع ملی و مسیر هایی که از اول انقلاب تاکنون با برنامه های جنگ و تحریم و.... به ما تحمیل کرده اند، یادمان نرود که ما شهید دادیم تا به این جا و اقتدار دست یافتیم. لازم است ره های نفوذ سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی را مورد مطالعه و آسیب شناسی قرار دهیم ، تا خودکفایی و پایداری حاکمیت اسلامی ایجاد گردد.