سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علمی، سیاسی، فرهنگی ،اجتماعی....خدمات و توسعه فناوری; اطلاعات

اصطلا حات سیا سی (2)

اکسپانسیونیسم (توسعه طلبی)
اکسپانسیونیسم از واژه ی لاتینی
Expansio و از مصدر Expandere
به معنای به کار بردن و گسترش یافتن مشتق شده است .
مفهوم لغوی اکسپانسیون ، انبساط و اتساع یک جسم از لحاظ سطح و حجم است .
مفهوم مجازی آن عبارت از تلاشی است که مردم یک سرزمین به منظور گسترش سرزمین خود در بیرون از مرزهای خویش بکار می برند . مثلا" اکسپانسیون استعماری ، به معنی تمایل به گسترش مستملکات از راه دست یافتن به مستعمرات جدید است .
اصطلاح اکسپانسیون ، در مورد بسط و گسترش افکار ، عقاید و احساسات نیز به کار می رود .
اکسپانسیونیسم ، به سیستم سیاسی اطلاق می شود که پیروان آن مترصد وسعت دادن قلمرو فرمانروایی و اعمال حاکمیت بر سرزمین های دیگر هستند . طرفداران این عقیده ، می خواهند از راههای مختلف ، از جمله توسل به نیروی نظامی به این هدف مزبور دست یابند .



بنیاد گرایی
fundamentalism
اصطلاح بنیاد گرایی (
fundamentalism) برگرفته از مجموعه ای از مقاله های نویسندگان پروتستان ، Fundamentals The ، منتشر در ایالات متحده امریکا در حدود 1910 است و نخستین بار در امریکا از این اصطلاح استفاده شد و سپس در دیگر کشورهای عمدتاً پروتستان برای اشاره به برخی گروههایی به کار رفت که از کلیساهای رسمی جدا شد ند و به انکار الهیات لیبرال و نقد کتاب مقدس برخاستند و بر الوهیت لفظی و خطاناپذ یری متن کتاب مقدس اصرار ورزید ند. بنابراین استفاده از این اصطلاح برای اشاره به جنبشهای اسلامی در بهترین حالت مقایسه‌ای غیردقیق است و می‌تواند بسیار گمراه ‌کننده باشد. علم کلام اصلاح‌طلب در گذشته بارها در میان مسلمانان محل مناقشه بوده است و چنین مسئله‌ای از دغدغه‌ های اولیه‌ی کسانی که بنیادگرایان مسلمان نامیده می‌شوند بسیار دور است.



ابولی سیونیسم
Abolitionisme
ابولی سیونیسم از واژه ی لاتینی
Ablitio پـدیـد آمده که به معنای نسـخ و الغا است.ابولی سیونیسم جنبش اجتماعی هواداران الغاء برخی از قوانین است.اصطلاح ابولی سیونیسم بیشتر مربوط به الغاء بردگی و لغو خرید و فروش برده بوده است. این جنبش نخست در فرانسه پدید شد و به منع خرید و فروش برده در مستعمرات این کشـور منجر گردید.ولی ناپلئون یکم به سـا ل 1802 خرید و فروش بردگان را دوباره در مستـعمـرات آزاد کرد. به سـا ل 1815 در کنگره ی وین خرید و فروش بردگان محکوم شد، حال آنکه در آن روزگار ، خرید و فروش برده در ایالات متحده امریکای شمالی همچنان ادامه داشت.به سـال 1848 جمهوری فرانسه برده داری را در مستعمرات خود رسما" لغو کرد. در پایان سـده ی هـجـدهم و اوایل سـده ی نوزدهـم ، در ایالات متحده آمریکا جنبش ضد برده داری بنیان گرفت.
ابولی سیونیسم در تدارک فکری جنگهای داخلی آمریکا ، میان ایالات شمالی و جنوبی (1865 - 1861) نقش عمده ای ایفا کرد و سرانجام برده داری و خرید و فروش سیاهپـوسـتـان در آن کشـور ممـنـوع و ملـغی شـد.


اپوزیسیون
Opposition
اپوزِسیون از واژه لاژه ی لاتینی
Oppositum به معنای مقابله پدید آمده است.موضع گیری در برابر نظرات و رفتار یکدیگر را اپوزیسیون نامند و همچنین ایجاد مانع در برابر انجام هر عملی را ، اپوزیسیون آن عمل خوانند.گاه ممکن است اصطلاح مزبور در مفهوم دشمنی و خصومت نیز بکار رود.در نظامهای پارلمانی به گروه نمایندگان مخالف دولت اپوزیسیون می گویند و این اصطلاح را بدون ذکر موصوف بکار می برند.به حزب یا احزاب اقلیت در مقابل اکثریت نیز اپوزیسیون گفته می شود.

کمونیسم
Communisme-Communism
در فرضیه های کارل مارکس و فردریک انگلس ، کمونیسم جامع ای است به اصطلاح بی طبقه ولی توضیحات مارکس و انگلس درباره ی مشخصات جامعه کمونیستی دارای ابهام بسیار است.مارکس و انگلس هنگامی که از کمونیسم سخن گفته اند،جامعه ای را مورد نظر قرار داده اند که در آن بهره ی انسانها از نعم مادی بر مبنای نیاز آنان عنوان شده است، در حالیکه نیاز آدمی را نمی توان متوقف کرد. تاریخ اقتصادی جامعه بشری ضمن اینکه تاریخ پیشرفت تولید است ، تاریخ رشد و افزایش نیازهای روزافزون و همه جانبه انسانی نیز هست و نیازهای انسان تنها به نیازهای مادی محدود نمی شود. ولی علیرغم این واقعیت ، در جامعه کمونیستی مفروض مارکس ، نیازهای روزافزون و معنوی انسانها ملحوظ نشده است.


تروریسم
Terrorisme
تروریسم از واژه ی لاتینی
Terror به معنای ترس و وحشت می آید.تروریسم به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق می شود که از راه ایجاد ترس و وحشت و به کار بستن زور می خواهد به هدفهای سیاسی خود برسد.پیروان اینگونه رفتار و اعمال را تروریست می نامند.تروریست به فرد یا گروهی نیز گفته می شود که بمنظور متزلزل کردن و ترساندن مردم و دولت به قتل و کشتار و آدم ربایی و خرابکاری و ایجاد وحشت دست می زند.تروریستها ضمن اینکه غالبا" دستورالعمل و کمک های مالی و فکری خود را از بیگانگان دریافت می دارند،در میان مردم نیز پایگاهی ندارند.


پان
Pan
در یونان باستان ، پان، به خداوند چوپانان اطلاق می شده است. در زبان لاتینی چنانچه کلمه پان بصورت پیشوند واژه ای به کار رود معنای همه و عموم را می دهد.از اواخر قرن هجدهم به بعد ، هنگامی که جنبشهای ناسیونالیستی در اروپا و سایر قاره ها به وجود آمد بعضی از سیاستمداران پیشوند «پان» را به نام قوم ، نژاد و دین خود اضافه کردند ، از قبیل:
پان اسلاویسم(به مفهوم هوادار وحدت اسلاوها) ، پان ژرمنیسم(هوادار وحدت ژرمنها) ، پان عربیسم(هوادار وحدت ملتهای عرب).


ابوریژن
Aborigene
ابوریژن
Aborigene از واژه لاتینی Origo(اصل و نسب) پدید آمده است.ابوریژن به مردم بومی کشورها و نواحی مختلفی اطلاق می شود که پیش از ورود مهاجمان و کوچ نشینان مهاجر ، در سرزمین اصلی و زاد و بومی خویش می زیستند.


حکومت
Government - Gouvernment
از واژه لاتینی
Gubernare (هدایت کردن) مشتق شده است.حکومت در لغت به معنای هدایت رفتار فرد، آمده است.حکومت با اعمال مداوم قدرت ، وظیفه اداره ی کشور را بر عهده دارد و غالبا" اصول تفکیک قوا در آن رعایت می شود.مجموعه بنیاد های سیاسی ، قوانین و آداب و رسومی را نیز که حاکمیت از طریق آنها اعمال می گردد ، حکومت می نامند.
همچنین حکومت به مجموع ارگانهایی اطلاق می گردد که جهت کلی سیاست کشور را تعیین می کنند.



ابستانسیونیسم
ابستانسیونیسم از واژه لاتینی
Abstentio (عمل مانع شدن و منع کردن) پدید آمده است.ابستانسیونیسم عدول فرد از اجرای وظایف تبعی، از جمله امتناع از انجام وظایف انتخاباتی و وظایف مربوط به سازمانهای مختلف دولتی و امتناع از رأی دادن است.



ابسو لوتیسم
ابسو لوتیسم[ قائم به ذات و نامحدود] ازواژه لاتینی
absolutism به معنای به پایان رسیده و کامل آمده است.
ابسولوتیسم به معنای مطلق گرایی است.ابسولوتیسم دکترین سیاسی اعمال نامحدود قدرت است.(اصطلاح دکترین بعدا شرح می شود)
ابسولوتیسم فلسفه مطلق گرایی در مسائل ماوراءالطبیعه نیز هست.
ابسولوتیسم در قلمرو اداره ی امور کشور به حاکمیت خود کامانه ی نامحدود گویند.این شیوه حکومت طی سده های هفدهم و هجدهم میلادی در برخی از کشورهای اروپای باختری رائج بوده است.در دوران معینی از تاریخ ،ابسولوتیسم در ایجاد مرکزیت و وحدت سرزمین های یک مملکت در برابر تجزیه طلبی و جدا سری فئودالها نقشی مثبت ایجاد کرده است.


 


اصطلاحات سیاسی (1)

لیبرال (آزادی خواه):

نشان دهنده آزادی در تغییر و احترام برای آزادی های فردی در قالب های اجتماعی است که در آن همه فرصت های یکسانی در اختیار دارند.

حزب پیشرو:

حزبی که با جدیت برای تغییرات آزادی خواهانه فعالیت می کند.

نئو-لیبرال:

زنجیره ای از لیبرالیسم که تاکید آن بر رویکردهای عملی و واقعگرایانه است.

محافظه کار:

حزبی که با تغییر مخالف است و با روش ها و متدهای سنتی در پی حل مشکلات اجتماعی بر می آید، به ویژه در خصوص مشکلات اخلاقی. محافظه کاران "فیسکال" (هوادار سیاست ثبات اقتصادی) نیز هستند اما آنها بیشتر به سمت اختیارگرایان (طرفداران آزادی فردی) گرایش دارند.

محافظه کار نوین:

زنجیره ای از حزب محافظه کار که از جنگ سرد پدید می آید که تقریباً مشابه محافظه کار معمولی است، اما بدون سیاست انزواگرایی آن و با سیاست های خارجی فعال تر.

اختیارگرا:

اختیارگرایان و طرفداران آزادی فردی به دولت کوچکی اعتقاد دارند که نقش آن محدود به دفاع و داوری در مجادلات و اختلافات بین افراد خصوصی است. آنها طالب مقررات و قانون های اجتماعی و اقتصادی حکومت نیستند و اعتقاد دارند که افراد باید در همه ی عرصه های زندگی، آزادی فردی داشته باشند. محافظه کاران تا حدودی با خط مشی اقتصادی اختیارگرایان هم عقیده هستند، اما آزادی خواهان فقط خط مشی اجتماعی آنها را قبول دارند.

رادیکال راست:

این گروه اقلیت به شدت محافظه کار اجتماع هستند که می خواهند مشکلات اجتماعی را با استفاده از اعمال راه حل های مذهبی از جانب حکومت و دولت برای مشکلات اخلاقی، حل کنند.

جنبش های میهن پرستانه:

این حزب که یکی از زنجیره های افراطی رادیکال های راست می باشد و در آن تاکید و تکیه اصلی بر اعتقادات مذهبی مسیحی نما، اعتماد به نفس، آموزش های نظامی، و تئوری های توطئه چینی است.

مردم گرا:

این حزب که بخشی از حزب مردم امریکا است، در مسائل اجتماعی بسیار محافظه کار و در مسائل اقتصادی بسیار طرفدار سیستم حمایت از تولیدات داخلی می باشد (*در این مکتب دفاع و حمایت از تعرفه های گمرکی به منظور حمایت صنایع و اقتصاد داخلی به عنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی به شمار می رود*).

دموکرات (طرفدار اصول حکومت ملی):

دموکرات برابر و هم معنی با لیبرال نیست. محافظه کاران و میانه رو های بسیاری در این حزب هستند، اما اکثریت آنها لیبرال به حساب می آیند.

جمهوری خواه:

جمهوری خواه برابر و مترادف با محافظه کار نیست. لیبرال ها و میانه روهای بسیاری در این حزب هستند، اما اکثریت آنها محافظه کار به حساب می آیند.

میانه رو:

این حزب، به طور کلی اعتقاداتی اعتدال گرایانه دارند نه ایدئولوژی. میانه روهای هر دو حزب معمولاً ویژگی های عمل گرایی، یکی از مخالفان ایدئولوژی و افراطهای ایدئولوژیکی، را دارا می باشند و طالب صلح اند.

سوسیالیست (جامعه گرا):

این حزب طرفدار مالکیت دولت بر ابزار و وسایل تولید است (بیزنس). این حزب معمولاً مورد سوء استفاده ایدئولوگ های جناح راست قرار می گیرند که قوانین جنبه های خاصی از اقتصاد را با مالیتت دولت از تجارت و تولید اشتباه می گیرند.

سوسیال دموکرات:

این حزب که تقریباً مشابه سوسیالیسم معمولی است، تاکید بر تصمیم گیری های دموکراتیک، هم در سیاست و هم در اقتصاد دارد.

کاپیتالیسم (سرمایه داری):

یک سیستم اقتصادی است که در آن ابزار و وسایل تولید (کار و تجارت) در دستان سرمایه داران خصوصی است.

نظام مختلط:

یک سیستم اقتصادی که در آن ابزار و وسایل تولید (کار و تجارت) در برخی صنایع (به ویژه انواع صنایع بزرگ) در دستان دولت است و سایر صنایع در دست بخش خصوصی است. این سیستم در اروپا بسیار شایع است.

حزب کمونیست:

این حزب بر مالکیت اشتراکی کلیه دارایی ها اعتقاد دارد. در این سیستم هیچ دولت مرکزی وجود ندارد.

استان گرا:

در این سیستم تمرکز اختیارات و تصمیم گیری در دولت مرکزی است، به ویژه برای پیدا کردن راه حل برای مشکلات اجتماعی. این حزب در هر دو جناح راست و چپ اعمال می شود.

فاشیست:

این حزب که تا حدود زیادی بر اعتقادات استان گرایی استوار است، به اقتصاد شرکتی، نوین گرایی، گروه بندی، و رهبری مرکزی قوی معتقد است. در این سیستم شهروندان باید در خدمت دولت باشند. این اعتقاد معمولاً مبنی بر ایدآل های شبه مذهبی است، و رویکردهای مختلف لیبرالیسم، محافظه کار، سوسیالیسم را در یک دیدگاه جمع کرده است.

نازیسم:

این سیستم نیز نوعی از سیستم فاشیسم است که توسط آدولف هیتلر در آلمان بنیانگذاری شده است. این سیستم در تاکید خود بر اصلاح نژادی با استاندارهای فاشیسم مغایر است.

آنارشیسم (هرج و مرج طلبی):

این سیستم با هر نوع دولت مخالف است. و معمولاً با آزادی خواهان و لیبرالیست ها که اعتقادات هرج و مرج طلبی بسیاری دارند، اشتباه گرفته می شوند. اما تفاوت آنها در این است که لیبرال ها اعتقاد دارند یک دولت کوچک باید در اجتماع وجود داشته باشد.

رادیکال چپ:

به طور کلی، آنهایی که به لیبرالیسم یا ترقی خواهی اعتقاد ندارند، در تلاش برای تغییر الگو و پارادیگم حاکم بر جامعه هستند. رادیکالیست های چپ، برای اعمال برنامه هایی برای تغییر، خواستار پیش رفتن ایده های سنتی و قدیمی آزادی فردی هستند. این حزب از آن جنبه با لیبرال ها تفاوت دارند که لیبرال ها معمولاً طالب حفظ پارادیگم و الگوی کنونی می باشند.